دانلود رمان ضماد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، خونبس، هیجانی
نویسنده رمان: پرستو اسحقی
تعداد صفحات: 3442
خلاصه رمان: نبات ملک زاده، دختر ۲۰ساله مهربونی که در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستا هست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است.خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی.مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ برادر و همسر برادرش، مجرم را به زندان انداخته و فرزند پنج ماهه برادرش را به سرپرستی گرفته است. و اما نبات مجبور به خونبس شدن میشود تا تک برادر خودش را از پای مرگ نجات بدهد….!!!
قسمتی از متن رمان ضماد
خوشحالم که بهت خوش گذشت، به خانواده هم سلام
برسون، سفرت بی خطر باشه؛۔.شوخی هامم به دل نگیر چشم ممنون گیتی تورو فردا دانشگاه میبینم دیگه، خداحافظ۔
از خیابان گذشت و وارد کوچه شد، دستی به گیتی و خروش
که منتظر بودند تا وارد خوابگاه شود تکان داد و با قدم های
تند حرکت کرد۔ وسیله هایش را روی تخت گذاشت 9 نگاهی به جای خالی هم اتاقیش انداخت و بعد از برداشتن لباس و حوله به سمت حمام رفت.
خستگ یجوری در تمام جانش رخنه کرده بود که حتی نای
نداشت موهای بلندش را زیر دوش آب گرم ایستاد تا کرختی بدنش از بین برود، بعد ازیک ربع شیر آب را بست 9 حوله را تن زد وگره اش را محکم کرد و بیرون آمد۔ کمی اتاق کوچک شان را جمع و جور کرد و بعد حوله را با یک دامن و تیشرت عوض کرد و موهایش را آزادانه دورش ریخت تا خشک شوند۔
از صبح بخاطر اینکه خروش خرت و پرت زیادی خریده بود هیچ میلی برای شام خوردن نداشت، برای همین بیخیال شد و جزوه را برداشت و روی تخت نشست۔ از اینکه می توانست فردا حرکت کند و به روستا برگردد خوشحال بود، دلش برای تک به تک اعضای خانواده اش تنگ شده بود، از مهر که به دانشگاه آمده بود بخاطر بد بودن مسیر راه