دانلود رمان عاشقی بعد از فراموشی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، کلکلی، اجتماعی، طنز
نویسنده رمان: طاهره نیرومند
تعداد صفحات: 230
خلاصه رمان: همون طور که تو جلد اول خوندین آذر برای اینکه از شر امین خلاص بشه با نقشه پریسا پیش میره…ولی میون راه عاشق شاهرخ میشه ، بابای آذر با نامزدی امین و آذر موافقت خودش اعلام میکنه…تااینکه امین، آذر موقع پیاده شدن از ماشین شاهرخ میبینه ودرطی این ماجراها امین آذر را متهم به ناپاک بودن میکنه وبینشون دعوایی پیش میاد که آذر بیشتر از امین متنفر میشه…واین دعوای بینشون باعث میشه آذر تشنج کنه و راهی بیمارستان بشه.بعداز این ماجرا دیگه حرفی از نامزدی زده نمیشه….
قسمتی از متن رمان عاشقی بعد از فراموشی
بعد از یک ساعت با چرخیدن کلید توی در اتاقم ، آقاجونم انگار تازه از قنادی برگشته بود با مامانم وارد اتاقم شدن و منو همونجوری که روی زمین خوابیده بودم بلند کردن و گذاشتن روی تختم ، آقاجونم صدام میزد میگفت : آذر دختر بابا ، قند عسل بابا ، چرا حرف نمیزنی ؟ دخترم ؟؟؟ اما من فقط به یک جا خیره شده بودم به گردنبندی که شاهرخ بهم هدیه داده بود . مامانم رو کرد به آقاجونم گفت : حاجی دخترم معلوم نیست چه اتفاقی براش افتاده زنگ بزن دکتر بیاد ببینتش .
آقاجونم دست کشید توی موهام به چهره ام خیره شد گفت : نرگس آذر مگه کجا رفته بود ؟ مامانم گفت : رفته بود هوا خوری ولی هنوز یک ساعت نشد که اونجوری جلو در دیدمش ، آقاجونم از روی تخت بلند شد گوشیش رو برداشت به یک نفر زنگ زد گویا دکتر بود که حالت منو براش توضیح میداد . آقاجونم گفت : پس زودتر بیاین وضعیتش رو چک کنید ، خیلی نگرانشیم . گوشی رو قطع کرد بازم نشست کنارم دست های بی جونم رو توی دستاش گرفت .
مامانم پرسیدحاجی دکتر چی گفت ؟ آقاجونم گفت : الان میاد آذر رو ببینه ، طولی نکشید صدای زنگ خونه زده شد . آقاجونم اتاقم رو ترک کرد رفت که دکتر رو راهنمایی کنه بیاد بالا ، مامانم نگران بالای سرم نشسته بود . که صدای دکتر و آقاجونم توی راهرو پیچید . آقاجونم داشت همه ماجراها رو براش شرح میداد . مامانم به رسم ادب بلند شد به دکتر سلام کرد . آقای دکتر کیانفر بود دکتر خانوادگیمون . اونم سلام و احوال پرسی مختصری با مامانم کرد و سریع اومد نزدیکم نبض وفشار خونم را گرفت گفت…