دانلود رمان عشق شیطون من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، کلکلی
نویسنده رمان: نیلوفر جعفری و ساحل
تعداد صفحات: 416
خلاصه رمان: تاحالاشده توی یه بدبختی بيوفتی ولی بدبختيش شيرين باشه حالا اين بدبختی زمانی بدتر ميشه که یه پسر شيطون هی باهات كل كل كنه حالا فكرشو بكن یه دخترشيطون با یه پسرشيطون گيرهم باشن چی ميشه…
قسمتی از متن رمان عشق شیطون من
ایناهم که همش اینجان خونه زندگی ندارن نمیشه ی روز من ریخت نحس اینارونبینم بابا ی دوماه دیگه کنکوره من درس دارم زندگی دارم این رهامم که میاد فقط دلقک بازی درمیاره درس یاد نمیده که نه که من خیلی گوش میدم موهامو خرگوشی بستم و ی ساق سفید و دامن کوتاه صورتی و ی تاپ صورتی که روش کت سفید میخورد پوشیدم رژ شبرنگمم زدم و رفتم پایین تا وارد شدم همه زدن زیره خنده زهر مار برین به عمه هاتون بخندین مانی جون: به به عروس گلم با غضب به مامان نگاه کردم این نگاه ینی مگه حرف نزدی نفله
مامان سرشو تکون داد ینی مگسا بپرن حرف میزنم بانفرت به آرتام نگاه کردم پسره کدوقل قله زن شبی این جادوگره بود تو سفیدبرفی شبی اونه لوبيا مامانی : روناک میگم چطوره با رتامو آرتام برین تو حیاط ی دوری بزنین کاملا حس بچه بودن بهم دس داد خیلی ممنون ننه ی عزیز باكلم به اون شترا اشاره کردم که ینی گمشین بیرون هروقت به آرتام نگاه میکردم و یاد زجه های اون شبم میوفتم حالم بدمیشه اما باخودم عهد کردم اینقدر بخندمو شاد باشم که آرتام آخر دق کنه بیوفته بمیره رفتیم توحیاط بوی گلای نرگس بینیمو نوازش میداد…
آرتام: خانمم سعی کردم عادی باشم برگشتم سمتش و گفتم : آرتام ازت ی سوال دارم آخه خیلی پشیمونم که جرا اینکارو کردم باتعجب گفت : چیکار؟ که چرا در قفستوباز کردم و از باغ وحش در رفتی حیوونایی مثل توجاشون اونجاس آرتام کم کم قیافش رفت توهم صورت شد رنگ لبو زبون درآوردی وروجک داشتم تو چشم بصیرت نداشتی ببینی -زیاد بلبل زبونی نکن به نفعت نیست – مثلا میخوای چیکار کنی -خودت میدونی چیکارمیکنم رفتم روبروش ایستادم سرمو باغرور آوردم بالا زل زدم تو چشماش و گفتم…