دانلود رمان عشق من و گوریل انگوری نسخه کامل پی دی اف، اندروید،آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اکشن
نویسنده رمان: ایکسا.م
تعداد صفحات: 227
خلاصه رمان: کمند یه دختره یه دختر دیوونه ی دوست داشتنی! خودش و برادراش چهارقلوان! این کمند خانم ما سر داداشاش و گول می مالونه و ….
قسمتی از متن رمان عشق من و گوریل انگوری
با اخم به میزش زل زده بود و هر چند لحظه یک بار با پشت خودکار دستش روي برگه هاي مقابلش می زد.به اسم مشخصات زیر دستش خیره شد. “کامیار معمر نوزده ساله نام پدر برزو معمر نام مادر کرشمه…” پوفی کشید و خودکار و روي برگه هاي زیر دستش پرت کرد و با اخم غلیظ تري به در اتاق خیره شد. بعد از مدت زمانی در زده شده؛ دندوناش و از حرص بیشتر رو هم فشار داد و با بداخلاقی غرید: بفرستش تو موسوي! به ثانیه
سرباز با کلاه احترام نظامی گذاشت و بدون حرف منتظر آزاد باش سرهنگ موند. سرهنگ چنگی زد به برگه اي زیر دستش و باسر به سرباز علامتی داد و از جاش بلند شد و مستقیم به طرف یه دست مبلمان صندلی مانند اتاقش رفت و نشست و بدون نگاه دیگه یی به سرباز گفت: بیا بشین معمر! سرباز بدون ثانیه یی مکث قدم هاي بلند نظامی برداشت و کلاهش و زیر بغلش زد و مقابل سرهنگ نشست. سرهنگ بی طاقت نگاهش و
سرهنگ نگاهش وبه میز روبروش داد و بدون مقدمه شروع کرد حرف زدن:پدرت صبح اینجا بود! سرباز جا خورد اما سریع به خودش مسلط شد. با سکوتش به سرهنگ نشون داد که متظر باقی صحبتاشه! برگه ي دست سرهنگ توي مشت فشرده ش مچاله شد و تو چشماي سرباز زل زد:
-گفت خواهرت گم شده! سرباز تکونی خورد و بلافاصله ابروهاي پر پشتش تو هم گره خورد و به میز خیره شد. پدرت خیلی نگرانش بود. می گفت