دانلود رمان عشق یعنی سردرد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، طنز، ترسناک
نویسنده رمان: محدثه فارسی
تعداد صفحات: ۲۲۴
خلاصه رمان: به نام خدایی که درهمین نزدیکی است… دلتنگی ها گاه از جنس اشک اند و گاه از جنس بغض… گاه سکوت میشوند و خاموش میمانند… گاه هق هق میشوند و میبارند.. دلتنگی من برای تواما…..جنس غریبی دارد! کلاهمو از روی سرم برمیدارم ….الان مرتیکه الاغ بهم گیر میده شالمو مرتب کردم و سعی کردم مثل آدم راه برم..
قسمتی از متن رمان عشق یعنی سردرد
باقدمهایی که سعی میکردم آروم باشه به سمت اتاقش رفتم..دوتا تقه به در زدم و باشنیدن صدای نحسش وارد اتاق شدم من_بامن کاری داشتید؟ یه نگاه کثیف به سر تاپام انداخت که حالم داشت بد میشد بالبخند کثیفش
گفت:چقدر آروم شدی ببین دودیقه که مثل آدم رفتار میکنم نمیزارن…بی حوصله گفتم:بامن کاری داشتید؟؟
انگار به سروپاش فش کشیده باشم بااخم گفت:دفعه بعد نمیخوام با این تیپای مسخره ببینمت…فکر نکن چون از همه بچه تری بهت گیر نمیدم..دراشتباهی…دفه بعد اینجوری ببینمت باهات برخورد جدی میکنم…
زارررررت بابا ن….ینی…مرتیکه خر..دیگه کارم به جایی کشیده شده این کچل بهم گیر میده….یه نگاه گذری بهش انداختم…بی توجه به حرفش از اتاق رفتم بیرون …آدامس و انداختم تو دهنم و سرمو کردم توگوشیم و ولگردی تو اینستا….بیکاریم دیگه: آخه اینجا که سگ صاحابشو نمیشناسه…به ساعت نگاه کردم االن وقت
رفتن به خاااااانست…کولمو برداشتم و از آدمای مزخرف اونجا خدافظی کردم…کاله گپمو گذاشتم روسرم و هندز فریام توگوشم وبهترین آهنگ از خواننده مورد علاقمو
پلی کردم…
مظلوم تر از من پیدا نکردی که باجواب ندادنات داغونش کردی ایمانت داره نفسای آخرو میزنه..ادامه بدی بینم میتونی نابودش کنی زجر بدی مجبورم سوزناک بخونم گناه مردم چیه پای آهنگام بسوزن پیامامو میخونی و جواب نمیدی انقدر واست مینویسم تا دستام بپوسه!
هفته ی دیگه همین جا تو همین کوچه….