دانلود رمان فاجعه متحرک نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال، خارجی، همخونه ای
نویسنده رمان: جیمی مک گوایر
تعداد صفحات: 1636
خلاصه رمان: حتی با وجود عرق روی پیشونیش و نفس های منقطعش، به نظر مریض نمی رسید. پوستش مثل سابق اون طراوت و سرخی هلو مانند رو نداشت، و چشم هاش نمی درخشیدن، ولی هنوز زیبا بود. زیباترین زنی که من همیشه می دیدم . دستش سنگین و بی حال روی تخت افتاد، و انگشت هاش در هم پیچیدند. چشم هام روی ناخن های زرد شکننده اش کشیده
قسمتی از متن رمان فاجعه متحرک جلد دوم
زنایی ارزش این دلشکستگی رو دارن که بهت اجازه نمیدن، راحت بهشون برسی. اونا برای نمایش، رو کاناپه شما خم نمیشن، یا توی اولین شب یا حتی دهمین شب آشنایی، اجازه نمیدن که بیش از حد بهشون نزدیک بشی، مسحورشون کنین. نظریه های من نادیده گرفته می شد، چون روش معمول نبود. جذابیت، اشتیاق، عشق و بعد دلشکستگی. این زنجیره منطقی بود. همیشه این روش معمول بود. ولی نه برای من نه مسیر لعنتی مدت ها قبل تصمیم گرفته بودم که از لاشخور ها بهره مند بشم تا…
وقتی که یه فاخته پیدا بشه. یه کبوتر. یه روح دست نخورده که ویزون هیچ کسی نمیشه ، فقط روی مشکلات خودش تمرکز می کنه و سرش بکار خودشه، و بدون اینکه به کس دیگه ای بخاطر نیازهاش و عادت های خود خواهانه اش، فشار بیاره زندگیش رو میگذرونه. شجاع، اجتماعی، باهوش، زیبا، خوش صحبت مخلوقی که تا آخر شریک زندگیت باقی بمونه و تا زمانی که یه دلیل واسه اعتماد کردن بهت نداره ، دور از دسترسه. همونطوری که در حال تکوندن خاکستر سیگارم دم در باز…
آپارتمانم ایستاده بودم، دختری با ژاکت صورتی خونی توی محل مبارزه، به ذهنم اومد. بدون هیچ فکری، کبوتر صداش کرده بودم. اون لحظه ، اون فقط یه اسم مستعار احمقانه بود که باعث شد دختره بیشتر از قبل ناراحت بشه. لکه های قرمز پراکنده روی صورتش، چشمای گشاد شده اش، بظاهر اونو معصوم نشون می داد، ولی می تونستم بگم که اینا همه اش ظاهر سازیه. همون طور که به فضای خالی اتاق نشیمن خیره بودم ، به مخم فشار آوردم که خاطراتش یادم بیاد.