دانلود رمان لالایی برای خواب های پریشان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: فاطمه اصغری
تعداد صفحات: 1276
خلاصه رمان: دریا دختر مهربون اما بی سر زبونی که بعد از فوت مادر و پدرش زندگی روی جهنمی خودش رو با دوتا داداشش بهش نشون میده جوری که از زندگی عرش به فرش میرسه ….
قسمتی از متن رمان لالایی برای خواب های پریشان
تی رکس بزرگ را از پاکت کاغذی درون دستم بیرون میک روی بالش کنار احسان میگذارمش تا مجموعه ی دایناسور هایش تکمیل شود سعی میکند لبخند بزند. اگر وقت دیگری بود با جیغ و هورا از آن استقبال میکرد بعد این تیرکس بهانه میشد تا کل اتاقش را به هم بریزد و دو ساعتی بازی کنیم با دیدن چشم های بی حالش طاقت نمی آورم خم میشوم و صورتش را میبوسم
عشق عمه نبینم این جوری روی تخت بیفتی زودتر خوب شو که ببرمت ژوراسیک تحت تاثیر چند ساعت گریه و آرام بخش هایی که به او تزریق کرده اند، لبخند بیجانی میزند و دوباره چشم هایش را می بندد. من محبوب ترین عضو خانواده اش بودم بهرام همیشه می گفت من در خراب کاری و شیطنت دست کمی از احسان ندارم همدیگر را خیلی زیاد دوست داریم چون انرژی هایمان یکدیگر را جذب میکنند اگر یک روز کامل را در شهر بازی بگذرانیم نه احسان آخ میگوید و نه من
شیلا با یک سینی در دست وارد اتاق میشود.
جلوی پیراهن کوتاه بارداری اش به وضوح بالا رفته است. تا ماه پیش چیز زیادی معلوم ،نبود اما انگار شکمش یک دفعه جلو آ آمده است. با دیدن دایناسور جدید احسان تشکر می کند. زحمت کشیدی. نگاهش میکنم چشمهایش سرخ شده است. انگار کمی در موردش بی انصافی کرده ام معلوم است او هم با احسان درد کشیده و گریه کرده است. حالا پف چشم هایش پشت خط چشم پهنش هم مشخص است. زحمتی نبود نی نی چطوره؟ سینی حاوی شربت آلبالو را روی میز میگذارد با همان نگاه رو به پایین بد نیست میگوید.