دانلود رمان لبخند نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
نویسنده رمان: بهناز گرگانی
تعداد صفحات: 84
خلاصه رمان: راجبه دختری به نام دلربا که برای فرار از استبداد خانوادش، از خونه فرار می کنه… با یه خواهر و برادر به نام شهریار و شهناز آشنا می شه… کم کم دلربا عاشق شهریار می شه اما شهریار خودش یه نفر و دوست داره… تا این که روز عروسی شهریار یه اتفاقاتی می افته که ماجرا رو زیر و رو می کنه…
قسمتی از متن رمان لبخند
از خواب پریدم…تمام تنم خیس از عرق بود…دلم میخواست فریاد بزنم و تمام درد هایی که روی دلم سنگینی می کرد رو بیرون بریزم…ولی به کی؟ به بابام که کارش شده فقط تحقیر کردن من اونم جلوی جمع! یا مامانم؟ که میگه اینجوری حرف نزن اینجوری نپوش مردم چی مبگن… خسته تر از همیشه بودم…تو زندگیم به نقطه ای رسیدم که دیگه چیزی نمی تونه خوشحالم کنه…
خیلی گرمم بود به سمت پنجره ی اتاقم رفتم و پنجره رو به آرومی باز کردم… دونه های برف خیلی زیبا و آهسته روی زمین می نشستند… آدما مثله دونه های برفن میان و چند صباحی روی زمین می شینند و سپس از این دنیای غریب محو میشن… قبلا چقدر برف رو دوست داشتم…اما الان از چیز هایی که روزی عاشقشون بودم متنفرم…زیر لب شروع کردم به خوندن: یه سایه رو سر من نمی ذاره بخوابم شبا به جای رویا تو فکر انتقامم!
باد سردی وزید که موهام رو به حرکت در آورد… آروم گفتم: دلربا تنها تو نیستی خیلیا این شرایط رو حتی بدتر از تو دارن اما قوی ان تو هم باید قوی باشی و یاد بگیری برای چیز هایی که میخوای بجنگی جاری شدن اشک های گرمم روی گونه های سردم لذت بخش بود…