دانلود رمان لمس رویای تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: آیدا
تعداد صفحات: ۲۷۶
خلاصه رمان:صبح شنبه بود نم نم بارون میزد رو شیشه ی پنجره با صدای مامانم که هی زیر لب خاندان عمه بزرگوارم رو مورد عنایت قرار میداد به زور از خواب بیدارشدم نمیدونم چه حکمتیه که همه روزای هفته خوبن ولی این شنبه ی تخس این شکلیه بزور خودمو جمع و جور کردم که به سمت دانشگاه برم ترم ششم بودم و هنوز تربیت بدنی رو بر نداشته بودم وقتی رسیدم به سوله دانشگاه خیلی دیر شده بودآماده شدم و رفتم تو سالن چطرم رو میبستم.
قسمتی از متن رمان لمس رویای تو
استاد جوری تو چشام نگاه میکرد انگار من مسئول پاره شدن برجام و گرونی دلار بودم یکی از ابرو هاش رو بالا انداخت و گفت: به به خانم مهندس ! میگفتی قبل از اومدنت یه گوسفندی مرغی مورچه ای چیزی سر ببُریم زشته همینجوری دست خالی بهت خوش آمد بگیم..
و بچه هام همه زدن زیر خنده منم ور ور نگاش میکردم
نمکدون !!مورچه نخوردتت با این همه استعداد.. اینا هم حرفهای بود که نک زبونم بود بهش بگم ولی خب نگفتم البته جرئت نکردم از شما چه پنهون…
با کلی شرمندگی الکی مثلا دیر کردم و اینا رفتم لباس هام رو عوض کردم که به ادامه بحث شیرین ورزش برسم تربیت بدنی دو واحد از واحد های درسی دوره کارشناسیه!! یک ساعت کلاس که تموم شد طبق معمول باید میرفتیم واسه عوض کردن لباس هامون تو رختکن که بودم یه دختری بود با موهای بلند تا نزدیک کمر خرمایی صورتی گرد اما چاق نه چشم درشت مشکی با مژه های بلند و فر شده دماغ کوچیک نسبتا باریک و خوش ترکیب لبای توپر وخوشکل انگار رژ زده بود با اندامی زیبا دختره داشت جلو آینه…