دانلود رمان لوطاهور نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان:عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: سارا رایگان
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: در این داستان یک خواننده جوان یهودی ساکن آلمان، راوی عشق ممنوعه خود است و راوی دیگر داستان یوسف و آرشام هستند. دو برادر ایرانی با دنیایی تفاوت در ظاهر و باطن، اما در یک چیز مشترک… هر دو دلباختهی دخترعمویشان، پناه زیبا و معصوم هستند.
عموی پناه او را برای پسر بزرگش آرشام خواستگاری میکند..
قسمتی از متن رمان لوطاهور
لحن پدر طعم آب دریا به خود گرفت. شور و خیس!تو فرزند ما هستی، یک لحظه نیست که من و مادرت به شبهایی که نداریمت و به روزهایی که نبودی فکر نکنیم. تو عاقل و باهوشی پسرم پس چرا با ادامهی این احساس، دقایق امروزت رو و فرصتهایی که در آیندهت به وجود میاد رو فدای یک احساس مبهم در گذشته میکنی؟ مگر عشق در وجود تو چگونه تعبیر شده؟
عشق…؟ برای من یعنی نگاه خداوند در چشمهای یک نفر!نگران نباشید بهتون قول خواهم داد هیچ اشتباهی از من سر نخواهد زد. من فداکاریهای شما رو فراموش نکردم و هر لحظه سپاسگزارتان خواهم بود.
بعد از جشن هم باید سریع برگردم چون خیلی از کارهام به تعویق افتاده.پدر و مادر امیدوارانه لبخند زدند، اما آویل به زبانش آورد و آهسته گفت:امیدوارم!میز را ترک کردم، سیر شده بودم از حرف و غم.برخاستم و سمت پلهها رفتم برای بالا رفتن.صدای آویل را ضعیف شنیدم که شکایت از حرفهای که دنبال میکردم را هم ضمیمهی پرونده عشق رسوایم میکرد.به حرفهای این شکلیِ مربوط به موسیقی کوچکترین اهمیتی نمیدادم. انرژیام را برای دنبال کردن نظر دیگران دربارهی کاری که خودم با آن حالم خوب بود هدر نمیدادم.
از نظر اعتمادبنفس تا حدی به خودکفایی رسیده بودم که نسبت به رفتار و گفتار هیچکس راجع به خودم کنجکاو نباشم