دانلود رمان لیلی بی وفا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: fa
تعداد صفحات: 184
خلاصه رمان: ارغوان، دختر بزرگ خانوادهی مذهبی هدایت- که نام نیکشان اعتبار تمام محله است- قرار است به زودی با پسر یکی از بزرگان ازدواج کند. همهچیز برای این مراسم آماده است که سر و کلهی فردی از گذشتهی پنهان ارغوان پیدا میشود. کسی که اگر آشکار شود…
قسمتی از متن رمان لیلی بی وفا
صدای دست زدنها و کل کشیدن ها قطع شده بود و تمام چشم ها خیره به من بود. سرم را پایین انداختم که کسی از پشت در اتاق گفت: بعد از چند دقیقه که خانم ها هول کرده بودند و بعضی هایشان دنبال چادر و وسایلشان میگشتند، داخل یا الله! فاطمه خانم، من، حاج جواد و امیرخان میتونیم بیایم داخل؟ شدند. سرم را دوباره پایین انداختم که حاج جواد عبایش را روی بازوهای بازم انداخت و با محبت به منی که داشتم از شرم ساری سرخ میشدم گفت:
چیزی شده دخترم؟ رو به راه نیستی سادات خانم. شنلم را که روی زمین افتاده بود، برداشتم و عبای حاج آقا را پس دادم و در جواب گفتم: با محبت لبخندی زد و با خوشرویی از کنارم بلند شد. آقاجون صدایم کرد و مجبور شدم از روی صندلی چیزی نیست حاج آقا، کمی خسته شدم. بلند شوم و به سمتش بروم. در همان راه، امیر را دیدم که با پوزخند محوی به تماشای مادرش نشسته! انگار مادرش دخترک شانزده- هفده ساله است که دارد با نگاهش قورتش میدهد!
بله؟ دستی به ریشهای یکدست سفیدش کشید و گفت: امشب حسابی آبرومون رو بردی! بیرون خلوت شده، اگه میخوای میتونی بری حیاط …