دانلود رمان محو شده در ابر ها نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: رویا قاسمی و گیسو خزان
تعداد صفحات: 574
خلاصه رمان: داستان دختری که تو پرورشگاه بزرگ شده و حالا به خاطر یه اشتباه و اعتماد بی جا کلی بدهی بالا میاره و برای تسویه کردن پول طلبکارا مجبور میشه از خانواده پسری که این دام و براش پهن کرده کمک بگیره و تو همین راه با برادر اون آدم آشنا میشه که مرد سخت و نفوذ ناپذیریه و فقط با یه شرط راضی میشه تا پول طلبکارا روپرداخت کنه…
قسمتی از متن رمان محو شده در ابر ها
روبروی در قهوه ای رنگ، بلاتکلیف و لرزون ایستادم و نوشته ی تابلوی بزرگ و طلایی رنگ و برای هزارمین بار زیر لب تکرار می کنم. “شرکت صادرات و پخش کاشی و سرامیک تهرانی”! عرق روی پیشونیمو با سر آستینم پاک می کنم و قدم بزرگی برمی دارم انگشتم روی کلید طلایی رنگ، میشینه و بالاخره تصمیممو می گیرم و دو بار پشت هم زنگ و فشار میدم. هنوز مردد هستم و وقتی که نگرانی و ترس بر من غالب میشه و قصد فرار می کنم…
در روی پاشنه می چرخه و پیرمرد موقری توی قاب در قرار می گیره. سلام خوش آمدید! در کمال ادب و احترام کف دستشو به نشونه ی احترام بالا میبره و به داخل دعوتم می کنه! خوب الان زمان مناسبی برای فرار کردن نیست… خدایا می دونی که جز تو کسی و ندارم دستمو بگیر، لطفا محکم بگیر و نذار دستم از تو دستت
رها بشه، امروز و این لحظه من محتاج تر از همیشه ام به تو و رحمتت.
زیر لب با بسم الله وارد شرکت میشم سالن بزرگ، بیش از اندازه شیک و معطره، آدم های کمی در رفت و آمدند و از لباس های یک دست و سورمه ای رنگشون پیداست که جز کارکنان شرکت هستند. دسته ی کوله ام که روی شونه هامه، میون پنجه های خیس از اضطرابم محکم تر فشرده میشن…قدم های کوچیکی رو به جلو برمی دارم نمی دونم باید برم و از کی کمک و راهنمایی بخوام.