دانلود رمان مطرود نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، درام
نویسنده رمان: curly
تعداد صفحات: 231
خلاصه رمان: ده سال پیش، نادیای ۱۷ساله مغرور و متکبر شب ازدواجش، عروسی اجباریاش را بهم میزند و آبروی خود و خانواده و همینطور خانواده خالهاش را میبرد تنها به این دلیل که به شدت از پسرخاله چاق و بی عرضهاش متنفر است او را تحقیر کرده و ترک میکند و کیان با دلی شکسته رهسپار شهری دیگر میشود اما اوضاع تا همیشه اینطور باقی نمیماند. ده سال میگذرد. نادیا زیباییش را از دست داده و به دختری افسرده و بدون قیافه تبدیل شده است، کیان باز میگردد اما این بار…
قسمتی از متن رمان مطرود
دلش میخواهد کمی هم تحقیر چاشنی امضایش کند اما با یادآوری چهره معصومانه ساینا از این کار منصرف میشود. او که گناهی ندارد، مقصر مادر و پدرهای این طفل معصوم ها هستند که سرشان گرم برنامه های اجتماعی و هزار کوفت زهرمار دیگر میشود و از بچه هایشان غافل میمانند. بی حوصله خودکار را بر روی میز میاندازد و سرش را به مبل تکیه میدهد.
با خودش غر میزند”آخه این هم شد زندگی،از صبح تا شب جون بکن،با کلی بچه قد و نیم قد سروکله بزن آخرش هم چندرغاز میذارند کف دستت…میگند برو حال کن؛آخه این چندرغاز شما چه دردی رو از ماها دوا میکنه؟” دست میبرد و لیوان آب خنک را برمیدارد و کمی مینوشد. لب های خشک و ترک خوردهاش با نوشیدن آب نرم و خیس میشود و به قول معروف از خنکای آب جگرش به حال میآید.
کمی آرامتر از قبل میشود. یکی دیگر از ورقه های امتحانی را برمیدارد؛معصومه خلیلی. از دیدن دست خط کودکانه معصومه خندهاش میگیرد. مشغول تصحیح کردن ورقه میشود که تلفن زنگ میخورد. بی توجه به زنگ تلفن مشغول کارش میشود. صدای جیغ جیغوی مادر را از داخل اتاقش میشنود. مادر:نادیا؟برو تلفن رو جواب بده. با صدای نسبتا بلندی پاسخ می دهد: نمیتونم، کار دارم. صدای داد مادر باز بلند میشود:ذلیل مرده!این کارها چیه که تمومی نداره خب منم دستم بنده.