دانلود رمان من و سیاوش و زندگی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: sara bala
تعداد صفحات: 142
خلاصه رمان: ساناز دختر 16 ساله ايه از يه خانواده پولدار كه بهش تهمت ميزنن واونم مجبور به ……
قسمتی از متن رمان من و سیاوش و زندگی
بچه پررو من باز به این رو داده بودم من سیاوش دوست داشتم وعاشقانه ميپرستيدمش ولي از وقتي كه جلوي بقيه واینستاد و ازمون دفاع نكرد دوس داشتم باهاش لج كنم البته بعضي وقتها منجر به دعوا ميشد بعضي وقتام كل كلاي ساده،بيخيال برم واسش شربت ببرم ،سياوش رفت تو اتاق ودرم پشت سرش بست كه يهو غزل گفت:واي بيشور عجب جيگري بود اين همه سال كجا قايمش كرده بودي؟
هيسسسسسسس ديوونه الان ميشنوه فاطمه كه هيچوقت ازش خوشم نميومد و اونم ازمن خوشش نميومد گفت:من موندم اين چه طوري اومده ساناز و خواسته زهرا:وا مگه ساناز چشه همه واسش سر و دست ميشكونن،به نظر من كه ساناز از خوشگلي خيلي ازين آقا سرتره مگه نه بچه ها؟ نيلوفر:آره بابا ساناز خيلي خوشگلتره ،اصلا خاك توسرت تمام آينده من بهم ريختي تو
وا چرا؟ نيلوفر:محض ارا،تازه ميخواستم درسم كه تموم شد بيام خاستگاريت خودت لگد زدي به بختت حالت ناراحت به خودمم گرفتم گفتم:الان بايد بگي ؟اين همه سال منتظر يه اشاره از طرف توبودم ميدوني چه شبايي كه با گريه سر به بالين ميذاشتم نه تو هيچي نميدوني تو اين همه بدبختي يكجا نيومده سراغت نيلوفر:من به احساس تو شك داشتم وگرنه زودتر ازينا پا پيش ميذاشتم يهو پريد پیش زهرا و اداي گريه كردن در آورد
نيلو:آه مادر ديدي چه بر سرم آمد همينطوري داشت چرت ميگفت كه با صداي سياوش به خودش اومد ساناز؟بله؟ اون لپ تاب منو مياري واسم؟خودت بيا بردارلباسامو در آوردم بيار ديگه پوفففف باشه