دانلود رمان من یه پسرم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: من یه پسرم
نویسنده رمان: kianaoov
تعداد صفحات: 118
خلاصه رمان: جنسم دختره…ولی روحم پسره…از عروسک ورنگ صورتی ولباسای باز وموهای بلند وعشوه های دخترونه بدم میاد.ولی….عاشق فوتبالم…برای پرسپولیس وبارسلونا و تی شرت وشلوار جین وقلدری جون میدم…!حالا شما خودتون قضاوت کنید… من یه پسرم؟!!!
قسمتی از متن رمان من یه پسرم
نگاهی بهش انداختم و بادیدنش دلم هری پایین ریخت…خیلی جذاب و خواستنی شده بود.دستش رو جلوی صورتم تکون دادوگفت:آدم ندیدی؟بالبخند گفتم:به خوشگلی تو نه…! هلیا-اگه توی خر هم قبول میکردی بیای،الان مثل من میشدی…ابرویی بالا انداختم و گفتم: من همینجوریش هم از همه خوشگل ترم! هلیا-اوه اوه…یادم نبود کوه غرور جلوم وایساده.
خداروشکر یادت افتاد….نگاهی به لباسام انداخت و گفت: خدایی چیه تو خوشگله با این لباسات؟خیلی هم دلت بخواد. هلیا دوستم بود.از ابتدایی با هم بودیم وحالا،سال آخر دبیرستان، رشته محترم علوم تجربی… دوتا از درسخون ترین)یا به قول بروبچ خرخون ترین(بچه های مدرسه! اون روز هم تولد ترانه،یکی از همون برو بچ بود…!هلیا رفته بود آرایشگاه و قرار بود من برم دنبالش..هرچی اصرار
کرد من نرفتم.به نظرم همینطوری از همه بهتر بودم غروره دیگه فکر میکردم این چیزا مسخره بازیه…حتی لباسامم مثل بقیه نبود؛ یعنی دلم نمیخواست توی هر فرصتی که دستم میاد،لباسای باز بپوشم و خودمو آرایش کنم…مدل لباسام پسرونه و موهام همیشه خدا کوتاه…هلیاچته؟معتاد شدی؟برو بابا هلیا-ماهان…لباسام خوشگله خدایی؟ای بمیری تو که همش بلدی منو حرص بدی.اون از خریدنش که دو هفته توی کل شهر می چرخیدیم،اینم از