دانلود رمان میوه ممنوعه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: ناشناس
تعداد صفحات: ۷۶۸
خلاصه رمان: نارین دختری که مرصاد خواهر زادش عاشقشه در حدی که نارین دختر معصوم و پاک و آروم رو هم آلوده به این عاشقی ممنوعه میکنه …مرصاد پسری بشدت تعصبی و غیرتی … نارین دختری آروم و سر به زیر …حالا عشق ممنوعه خاله و خواهر زادگی به کجا ختم میشه؟
قسمتی از متن رمان میوه ممنوعه
اون همه استرسی که برای اومدن مرصاد داشتم با نیومدنش فروکش کرد،خواهر زاده ام بود و از من ۸سالی بزرگتر، اما نگاه هاش و رفتارش طوری بود که من و مضطرب و نگران میکرد . تا خواستم درو ببندم و به اون جمع خانوادگیه اجباری ملحق بشم چیزی الی در قرار گرفت و مانع بسته شدنش شد. نگاهی به الی در انداختم و با دیدن کفش مردانه ای که مانع بسته شدن در شده بود در و باز کردم و با مرصاد که لبخند مخصوص به خودش روی لبش بود مواجه شدم.
استرس و اضطراب انگار بهم هجوم اورد و گلوم خشک شد… سعی کردم اب دهنم و جمع کنم وقورت بدم تا راه گلوم باز بشه و بتونم چیزی بگم.. اون وارد شد و نگاهی به اطراف انداخت و درست توی یک سانتیم ایستاد و
نفسای داغش و روی پوست صورتم فرستاد تو که فکر نمیکردی من امشب توی این مهمونی نباشم؟اونم وقتی که توهستی؟ یک قدم به عقب رفتم و اون دستش دور کمرم حلقه شد کجا میری؟
من فقط بخاطر تو اومدم اینجا . منصفانه نیست ازم فرار کنی… سعی کردم لرزش توی صدام و مخفی کنم و گفتم: عزیزم خواهرم و بقیه داخلن چرا اینجا وایسادی بریم تو! خواهرت؟یعنی میخوای الان بهم گوشزد کنی که تو خاله ی کوچیک من هستی؟ اروم لب زد
نارین دختری که مرصاد خواهر زادش عاشقشه در حدی که نارین دختر معصوم و پاک و آروم رو هم آلوده به این عاشقی ممنوعه میکنه ...مرصاد پسری بشدت تعصبی و غیرتی ... نارین دختری آروم و سر به زیر ...حالا عشق ممنوعه خاله و خواهر زادگی به کجا ختم میشه؟