دانلود رمان نفسم میگیرد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، واقعی، اجتماعی
نویسنده رمان: فهیمه ذوالفقاری
تعداد صفحات: 683
خلاصه رمان: زنی مطلقه که بعد از یک نامزدی کوتاه مدت و نافرجام درگیر روزمرگی های زندگی و مشکلات ناشی از طلاقش میشود، تا اینکه؛ دل در گرو پسری میدهد که عشق را دوباره برای تار و پود زندگی او به ارمغان می آورد …
قسمتی از متن رمان نفسم میگیرد
همون که با شروع ترم جدید اومده تو محله…خونه اش ته
همین کوچه بغلیه خونه آقای طاهری رو اجاره کرده و اینجا غریبه اتفاقا تو دانشگاه خودمون درس میخونه. رشته اش گرافیکه و اتفاقا اونم ترم شیشه. سکوت کردم. لاله داشت فکر می کرد یکباره انگار که جاذبه را کشف کرده باشد، مثل جرقه از جایش پرید. آها همون پسره فهمیدم همون چند بار تو کوچه تون دیدم.
هروقت هم مارو می دید رنگ به رنگ میشد و کله اش می چسبید زمین و با تمام احترامات جلوی ما خم و راست میشد و سالم می کرد. آی بلا پس بگو برای چی خوش خدمتی می کرد، میگم یه مدته همش جلوی ما سبز میشه پس بگو
خبرائیه. لاله چشمانش را ریز کرده بود و به من خیره شده بود. میخواست من را کشف کند. احساسم را لبخندی زدم دمای بدنم بالا رفته بود…
در عین حال دست و پایم یخ زده بود. صورتم انگار گر گرفـته بود. حال که فقط صحبت شهاب بود من چنین بودم، اگر خودش را میدیدم چه حالی میشدم…؟! اما یه چیزهایی هست که رو نکردی جون من کامل بگو ببینم چه خبره… سرم ناخودآگاه پائین افتاد انگار دفعه اولم بود راست می گفتند که عشق آدم را بچه می کند…