دانلود رمان نمادی از ماه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، آسیب اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی
نویسنده رمان: فاطمه لطفی
تعداد صفحات: 1165
خلاصه رمان: آیمان که به بهانه درس و دانشگاه از روستای کوچکشان به تهران گریخته و به عنوان مدل برای میکاپ آرتیست ها و عکاس ها مشغول به کار میشود. غافل از سو استفاده گر هایی بد ذات و چه ساده به هراج میرود زنانگی هایش و آبروی دخترانه اش! اما خب هنوز بزرگ مردانی هستند که شانس زندگی او باشند و نگذارند که او بیش از این در منجلاب آلودگی فرو رود.
قسمتی از متن رمان نمادی از ماه
اما خب بخت با او یار بود به دیدن خوابگاه از دور و اطراف بسنده کردند و وقتی دوباره در ماشین نشستند پیش از اینکه آیمان حرفی بزند سکینه خاتون سریع کاغذی از کیف بیرون کشید و به آیمان داد و گفت بگو ببرتمون به این آدرس ابرو بالا انداخت و گفت: اینجا کجاست؟ نگاهی به ادرس کرد و بی اختیار سوتی کشید و گفت: زعفرانیه ؟؟؟؟؟ صابر اخم دواند و زیرلب غرید دختره ی بی شرم دستپاچه لب گزید.
و آدرس را به راننده داد و دوباره پرسید که کجا میروند و جوابی نشنید. خب هرچه که بود مشخص شد که از برای او تهران نیامده بودند و هدف اصلی این آدرس بالا شهر نشین بود خب آنها چه کسی را در این تهران درندشت میشناسند که آن قدر مایه دار است که در همچین منطقه ای خانه دارد؟؟؟ نکند با سرایدار ساختمان آنجا آشنا هستند؟ قطعا این نظریه ی حقیقی تری میتوانست باشد. موهای نارنجی اش را به داخل هل داد و جلوی برج مسکونی پیاده شد.
دخترک مو خرگوشی در آغوش صابر به خواب رفته بود سکینه خاتون آیینه جیبی را از کیفش بیرون آورد و نگاهی به خودش انداخت و پوزخند آیمان را نادیده گرفت پیش از وارد شدن صابر زمزمه کرد بی احترامی کنه میزنیم بیرون خاتون حواست باشه حرف دیگه ای نشنوفم کنجکاو به دنبالشان راه افتاد جلوی نگهبانی که رسیدن سکینه خاتون با خوشحالی و لهجه غلیظ آذری: گفت مهمان تارکان خان هستیم از راه دور آمده ایم.