باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان هیچ کسان پادشاه به قلم لیلی با لینک مستقیم

دانلود رمان هیچ کسان پادشاه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا 

موضول رمان: عاشقانه، اجتماعی

نویسنده رمان: لیلی

تعداد صفحات:843

رمان هیچ کسان پادشاه

خلاصه رمان: داستان زندگی سه نفره که از دارِ قالی این دنیا هیچ رشته‌ای رو ندارن. یا شاید باید بهتر بگم سه زاویه دید از سه زندگیه که هرکدوم رابطه خاص خودشون رو با پادشاهِ هستی یعنی خداوند دارن. اما هر سه شون خودشون رو تو موقعیتی می‌بینن که فقط می‌تونن بگن ما هیچ‌کسیم. هیچ‌کس پادشاه. داستان دختری که به آرزوی رهایی از دین و خشک مقدسی های پدرش از خونه فرار می‌کنه، پسر عمویی که از جنس غیرت و عشقه و درپی این دختر کوی به کوی می‌گرده و مردی که… مردی که بهش می‌گن بی افندی. سرکرده باند مخوف و کثیفی که به خاطر شناخته نشدنش، ابهتش، مقامش معروف شده به بی‌افندی. چی می‌شه اگه یه مثلث عشقی بین این آدما شکل بگیره؟ کی پیروز می‌شه؟ یا شاید بهتره بپرسم پیروزی چه معنایی داره؟

قسمتی از متن رمان هیچ کسان پادشاه 

با ترس و دلهره پله های نمور و باريک رو تند تند رد کردم و به سمت حياط رفتم. کاش مرتضی تونسته باشه يه کم علافش کنه تا من به خونه برسم. از پله ها گذشتم و وارد ايوون شدم؛ از تو ايوون سرکی کشيدم و داخل حياط رو ديد زدم. امير حسين سرش رو روی لبه ی حوض گذاشته بود و فاطمه پشت بوته های گل مامان قايم شده بود. وسط اين همه استرس، خط و نشونی توی دلم واسشون کشيدم و چشم غره غرٌايی به قد و قامت ريزو تند و تيزشون رفتم؛…

صد دفعه گفته بودم دور و بر حوض بازی نکنيد؛ اما حرف تو گوش های فسقلی شون نمی رفت. چادرم رو روی سرم مرتب کردم و وارد حياط شدم. صدای مامان از توی اتاق شنيده می شد که مدام نازنين زهرا رو صدا می زد. بالاخره با هوفی محکم اين همه استرس رو از خودم دور کردم. نيومده بود… اگه اومده بود مامان هرگز اجازه نداشت صداش رو بلند کنه. از ايون بيرون اومدم و به سمت امير حسين که داشت می شمرد
رفتم: يک، دو، سه، آی آی آی…

مگه صد دفعه نگفتم دور و بر حوض بازی نکنيد؟ بايد دوباره بيافتی تو حوض سينه پهلو شی تا عين آدم يه هفته ای رو حرف گوش کنی؟ فاطمه از پشت بوته ها بيرون دوييد و با صدای بلند گفت: آجی تو رو خدا ولش کن. مامان که تو اتاق های قديمی خونه همچنان دنبال نازنين زهرا می گشت، با صدای فاطمه متوجه من شد و از همون جا داد زد: آی خدا لعنتت کنه رها! الهی بری ديگه بر نگردی! تو آخرش منو دق ميدی! مگه اون بابای خوش اخالقت رو نمی شناسی؟ تا الان کدوم گوری بودی تو؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
داستان زندگی سه نفره که از دارِ قالی این دنیا هیچ رشته‌ای رو ندارن. یا شاید باید بهتر بگم سه زاویه دید از سه زندگیه که هرکدوم رابطه خاص خودشون رو با پادشاهِ هستی یعنی خداوند دارن. اما هر سه شون خودشون رو تو موقعیتی می‌بینن که فقط می‌تونن بگن ما هیچ‌کسیم. هیچ‌کس پادشاه. داستان دختری که به آرزوی رهایی از دین و خشک مقدسی های پدرش از خونه فرار می‌کنه، پسر عمویی که از جنس غیرت و عشقه و درپی این دختر کوی به کوی می‌گرده و مردی که...مردی که بهش می‌گن بی افندی. سرکرده باند مخوف و کثیفی که به خاطر شناخته نشدنش، ابهتش، مقامش معروف شده به بی‌افندی. چی می‌شه اگه یه مثلث عشقی بین این آدما شکل بگیره؟ کی پیروز می‌شه؟ یا شاید بهتره بپرسم پیروزی چه معنایی داره؟
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان هیچ کسان پادشاه
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: لیلی
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 843
  • 917 روز پيش
  • admin
  • 819 بازدید
لینک کوتاه مطلب:
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.