دانلود رمان وقتی پدرم عاشق شد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه،اجتماعی
نویسنده رمان: الف
تعداد صفحات: 326
خلاصه رمان: ایرج مرد خانواده است . مردی که دنیاش رو از یک چهارچوب خاص میبینه . چهارچوبی از افکار و باورهای خودش که شدیدا به درستیشون اعتقاد داره .ایرج یک مرد پا به سن گذاشته ی شدیدا سنتی و تا حدودی مذهبیه . یک اتفاق و یک دیدار زندگیش رو دستخوش تغییری شگرف میکنه. ایرج عاشق میشه!! و حالا اینکه این عشق چگونه زندگی خودش و اطرافیانش رو تغییر میده باید دید.
قسمتی از متن رمان وقتی پدرم عاشق شد
قنادی ، آن را رھا کردم. خوش بختانه بابا ھم از خیاطی خوشش نمی آمد و یکی از شروطش برای کار کردنم این بود کھ دور خیاطی را خط بکشم. اعتقاد داشت خیاطی
کردن کار زنان بیچاره است. ھر چند این تصور بسیار نادرست بود و من را می رنجاند ولی برای منی کھ از خیاطی، آن ھم بھ عنوان یک شغل بیزار بودم ، ریسمانی
بود برای رھایی. در عوض مادرم از کلاسھای آشپزی ای کھ می رفتم دل خوشی نداشت.
از نظر او ھر چھ در خانھ و کنار او یاد میگرفتم کافی بود . میگفت مثل فرنگ ھمانقدر کھ شکم شوھر آینده ام را پر کنم کافی است و نیازی بھ این قرتی بازیھا نیست! ولی من با ھزار ترفند و التماس موفق شدم نظر بابا را جلب کنم و رضایت بگیرم. ابتدا از روی برنامھ ھای آشپزی تلویزیون غذاھای جدید پختم و بھ قولی با شکم بابا راه آمدم و بعد رفتھ رفتھ راضیش کردم کھ بھ کلاس بروم. بابا ھم کھ دید بھ نفع خودش است قبول
کرد.
بخصوص کھ با گوشتھایی کھ بھ خانھ می آرود غذاھای خوبی درست میکردم. این کلاس رفتن حسن دیگری ھم داشت و آن آشنا شدن من و زیبا با ھم بود . زیبایی کھ بھ سرعت در دل مادرم جا باز کرد و شد عروس خانھ ما. ھر چند خود آرش نیز از او خوشش آمده بود و بروز نمی داد. حالا ھم کھ از صدقھ سر ھمان کلاسھا در شیرینی پزی مشغول شده بود. چرا کھ مدرک شیرینی پزیم را با بھترین نمره گرفتھ بودم.
