دانلود رمان پایان نا پیدا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، اجباری
نویسنده رمان: غزل پور شاکر
تعداد صفحات: 75
خلاصه رمان: داستان در مورد دختری به نام نیازه که به خاطر طلب پدرش مجبور به ازدواج با پسر طلبکار پدرش میشه و…
قسمتی از متن رمان
– کی؟تو؟اره اون که معلومه چون ادم نیستی تقصری هم نداري اومد جواب بده که سریع گفتم: تروخدا نگو فرشته ا ي چون اصن به ما نمیخوری… اهان یعنی تو الان فرشته اي؟
– پ ن پ. اگه جوابی نداد.منم بیخیال شدم و هردو وارد ازمایشگاه شد .. تا نوبتمون بشه طول کشید کارامون تموم شد و قرار شد چند روز دیگه میای برا جواب قرار شد من رو که از گرسنگی در حال تلف شدن بودم به هی رستوران ببره. دوباره سوار ماشین شد این بار در سکوت به راه افتاد . نگاهی به رستوران انداختم.حالا اینایی که نمایش رونش بود اینطور ي قشنگ و با کلاس بود چه برسه به توش.
از ماشین پیاده شدم و همراه با آرشام وارد رستوران شد .می من همون اول سمت میز رفتم که کنار پنجره بود.آرشام هم اومد. جفتمون جوجه سفارش داد .من رو به آرشام گفتم: آرشام من از تو چی میخوام؟ میخوای بدونی… پ ن پ.اگه نمیخواستم که نمیپرسیدم. خوب من هی خواهر دارم به اسم اوا که خیلی هم دوستش دارم و مادرم از پدرم جدا شده و حالا ازش خبر ي ندار می و خودمم 23 سالمه و خواهرم هم 27 سالشه.اهان هی… سوال.تو چرا قبول کرد ي که با من ازدواج کنی؟
چرا مخالفت نکرد ي اگه اینقدر دوست دار ي با تینا عروسی کنی؟ چون بابام گفته بود اگه با تو ازدواج کنم کارخونه رو به نامم میکنه. چه کارخونه ا ي دارید؟ تولید لوازم بهداشتی و ارا شیی خانم ها… اوهوم. چرا پرسیدی؟ همینطوري راست می تونم شمارتو داشته باشم؟ اره. ………..گوشیش رو برداشت و به گوش من تک زد.گوش می رو برداشتم تا شمارش رو save کنم.