دانلود رمان پدر خوانده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: جنایی، هیجانی، معمایی
نویسنده رمان: moonshine
تعداد صفحات: 201
خلاصه رمان: منصور خان یه آقاست …یه آقا نه مثل کسایی که من وتو میشناسیم …نه مثل مردهای کوی وبرزن …
یه آقاست …که جون ادمها رو میگیره …یه اقا که براش فرقی نداره بچه باشی یا بزرگ.زن باشی یا مرد.دختر باشی یا پسر …اقا همه براش یکسانن وهمه براش مثل یه دستگاه پول ساز میمونن… وجودش مثل یه اختاپوس میمونه که همه رو توچنگال خودش اسیر کرده حتی ایرن رو …حتی یه دختر بیست ساله رو …راستی منصور خان ما یه اسم دیگه هم داره.اسم دیگه اش هست … پایان خوش
قسمتی از متن رمان پدر خوانده
نوچ. ببین چه بلایی سرت اومده؟ این همه کتک بس نبوده؟! بهتره یکم به فکر خودت باشی، چون اگه به همین رویه
ادامه بدی تا چند وقته دیگه چیزی ازت نمی مونه که من رو به سمتت جذب کنه. تا جایی که می تونست روی زانوهاش خم شد و چونه ام رو وحشیانه به سمت خودش کشید.
– درسته که من از دخترایی مثل تو خیلی خوشم میاد و کالدوست دارم که معشوقه ام جَلَب باشه، ولی… ..
ولی بهتره حواست به خودت باشه. چون اگه من به سمتت جذب نشم، اون وقته که می دمت دست بقیه ی بچه ها، و
این بچه ها که تعدادشون از انگشتای دست بیش تره، مطمئنا مثل من نازت رو نمی کشند و با حوصله این کار رو انجام
نمی دن! اون وقته که بهت قول می دم مثل سگ از رفتاری که با من داشتی پشیمون می شی و… .آهی به مسخره کشید وادامه داد: و دوست داری که دوباره برگردی پیش خودم و متاسفانه باید بهت بگم که من چیزی رو که بالا آوردم دیگه تناول نمی کنم.
آب دهنم رو تف کردم تو صورتش. این تنها کاری بود که می تونست آرومم کنه. تو دهنی ای که خوردم سرم کرد، ولی
دلم رو از تلاطم انداخت. دختره ی نمک نشناس! یه تو دهنی دیگه. مزه ی تلخ خون خیلی هم برام ناآشنا نبود. چند وقته که طعم گسش، مزه ی تکرار شونده ی روز و شبامه. حبیب، حبیب. کجایی؟ مرد گنده ای که حبیب نام داشت و برخلاف اسمش خیلی هم بی رحم بود، پیداش شد. همون آشغالی که وقتی منو با خودش می برد، یه دستی هم به سر و گوشم می کشید. ترس تو رگ و ریشه ام دوید. نکنه بخواد منو تحویلش بده؟! نکنه من رو به این غول بی شاخ و دم ببخشه؟!”