دانلود رمان پرنیان شب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: تخیلی، عاشقانه
نویسنده رمان: پرستو.س
تعداد صفحات: 2372
خلاصه رمان: پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و واقعیت مینو، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با خانواده و دنیای اطرافش براش رو میکنه دنیای جدیدی که تب عشق و قدرت و خون، توش حرف اولو میزنه…
قسمتی از متن رمان پرنیان شب
هر چقدر آماده باشی. بازم با ورود این حجم از خوناشام سیاه کم میاری. تمام کار آموزا درگیر شده بودن . تو تاریکی شب خوناشام های سیاه خیلی قوی ترن . با اینکه تعداد ما سه برابر اونا بود اما به سختی قدرتمون باهاشون برابری می کرد. دوتا از کار آموزا کمک من بودن. خوناشامی که از پشت سر بهم حمله کردبودو از گردن گرفتمو پرت کردم رو زمین . اون دوتام بازوهاشو گرفتنو من به قلبش حمله کردم . تمام خوناشام های سیاهی که حمله کرده بودن از روی قدرت بدنیشون مشخص بود تازه تبدیل شدن .
مخصوصا از ناواردی که تو مبارزه داشتن . شاید دنیای قدرتو داشته باشی . اما اگه ندونی چطوری مبارزه کنی و از قدرتت استفاده کنی هیچ ارزشی نداره . فرصت بررسی وضعیتو نداشتم . پشت سر هم بهم حمله میشد . این چه برنامه کثیفی بود که اینهمه جوونو اینجور از بین رده بود . این حجم خوناشام سیاه بعید بود با میل خودشون تبدیل شده باشن . اگه فقط بتونیم تا رسیدم نیرو کمکی دووم بیاریم میدونم کار همشون ساخته میشه . تنها نگرانیم مینو بود . با صدای انفجار ورودی عمارت همه برگشتیم سمتش سیستم یو وی امنیتی عمارتو هم از بین برده بودن .
سیستمی که خیلی خوب استتار شده بود . پشت همه این برنامه ها یکی بود که به همه اطلاعات مخفی ما دسترسی داشت . سیامند که با دوتا از کارآموزا در گیر یه خوناشام بود بلند داد زد ” كيان … مينو ” … احتیاج به گفتن سیامند نبود . دامون تو زاویه دید من نبود … با از بین رفتن سیستم امنیتی عمارت چهارتا از خوناشام های سیاه وارد عمارت شدن . با بیشترین سرعتی که داشتم وارد عمارت شدم . درسته دست تننها از پس تا بر نمیام اما دلیل نمیشه شانسمو امتحان نکنم . انگار اتاق مینو رو نمیدونستن یا شاید هدف دیگه ای داشتن چون نرفتن سمت اتاق مينو . اگه به مینو برسن میدونم دووم نمی آریم …