دانلود رمان پسر بهشت نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال، فانتزی
نویسنده رمان: م_قربانپور
تعداد صفحات: 532
خلاصه رمان: نولان پسر چهارده ساله ای که بدون اطلاع از نفرینی که درونش هست وارد رویای عاشقانه با میکا دختری که همه خیال میکند او را خواهر خود میداند میشود.. نفرینی عجیب که سرنوشت تمام انسان ها را تغییر میده….این رمان جلد پنجم از مجموعه «وحشی» به قلم مریم قربانپور است.
قسمتی از متن رمان پسر بهشت
مشت هایش را گره کرد و در یک جست بلند تمامی قدرتی را که در پا متمرکز کرده بود با لگدی سنگین به سمت هدف ضربه زد. لوریانس بلندتر و قاطع تر فرمان داد- بالاتر! بدون اتلاف وقت نفسش را حبس کرد و با چرخشی سریع ضربه اش را بالاتر کوبید. اینبار سر مترسک از گردن جدا شد و مثل توپی روی چمن ها افتاد! در حالی که بخاطر تمرینات سنگینش نفس نفس می زد و تنش داغ بود، بلافاصله با اشتیاق به سمت لوریانس چرخید.
کمی دورتر بود و حالا دست به کمر جلو می آمد در حالی که درست مثل او لبخندی مشتاق و شرور بر صورت داشت؛ زنی 43 ساله با پوستی گندمگون و نگاه عمیقی که گاهی متین و آرام بود و گاه به اندازه ی یک گرگ، قدرتمند و وحشی میشد. لباس پاییزه اش پوست مرغوب آهو بود و روی حلقه ی آستین هایش بر دو سمت سرشانه خز پر پشت ظاهری پر ابهت ایجاد می کرد.
بازوهایش مثل زنان دیگر باریک و گوشتی نبود، وقتی می خواست حرکات جنگی را به او نشان دهد، عضلات بدنش خودنمایی می کرند و آن ران های خوش تراشی که از زیر لباس کوتاهش دیده می شد، به هیچ وجه شبیه پاهای زنی که تمام عمر با ناز در قصر قدم زده باشد نبود. لوریانس دقیقا همان ظاهری را داشت که یک رهبر قدرتمند و با تجربه باید داشته باشد. زیبا بود و زیبایی اش با زنان پر زرق و برق اشراف زاده خیلی فرق می کرد.