دانلود رمان پسر غیرتی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: ناشناس
تعداد صفحات: 1301
خلاصه رمان: دختر هفده ساله ای که بخاطر فرار خواهرش از مراسم عقد به عقد مرد ظالم در میاد و با اون اندام ریزش خشم و نفرت فَرداد هر شب بهش دست درازی میکنه و.. پسری از تبار کُرد…
قسمتی از متن رمان پسر غیرتی
یه زندگی جهنمی برات رقم می زنم. با لرز یه قدم عقب رفتم و چشمای هراسونم و به ببر زخمی روبه روم دوختم. پوزخند کنار لبش با اون پک های عمیقی که به سیگار میزد سوهان روحم میشد از استرس دندون هام بهم میخوردن و صدای خفیفی ایجاد میکردن.نزدیکم اومد و با اون نگاه شیطانی سلول به سلول بدنم و از ترس لرزوند دست قدرتمندش روی فکم نشست و من با دیدن س*ینه سه تبرش که روبه روم بود با خجالت سرم و پایین انداختم .
سیگار از گوشه لبش به روی فرش گل گلی اتاق هشت متریم افتاد و کفش های اسپورت آبی رنگشُ روی اون گذاشت و خاموشش کرد امروز اینجا تو این اتاق زیر خوابم میشی. خدایا هرچیزی که تو ذهنم فکرش و میکردم و با خودم صدبار میگفتم نه نه امکان نداره این کارو نمیکنه به عمل پیوست. طپش قلبم بالا رفت و اشک داخل چشمام حلقه زد با صدای گرفته التماس وار زمزمه کردم…
آقا فَرداد تورو خدا رحم کن .. من، من دخترم…با نشستن انگشت شستش روی لبم اشکم چکید و دمای بدنم بخاطر این همه نزدیکی وجودم و سوزوند. بدون هیچ دلسوزی با بیخیالی تمام لب زد: اِندایِ کثیفم می گفت آقا فَرداد تورو خدا من دخترم، دست نخوردم دستش روی چونم سر خورد و با فشاری محکم ادامه داد: ولی می دونی چیه؟ وقتی انگشتش و شکستم جیغ کشید نخواست انگشت بعدیشم شکسته شه. چونم و جوری فشار داد دندون هام بهم خوردن و صدای ساییده شدنشون به گوش هر دوتامون رسید…