دانلود رمان پولتو به رخم نکش نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: کیانا بهمن زاد
تعداد صفحات: 467
خلاصه رمان: داستان زندگی دختریه به اسم ترانه که مشکلات زیادی توی زندگیش داره و هرچه قدر خودشو به درو دیوار میکوبه تا شرایطو تغییر بده نمیشه تا اینکه برادرش کلی بدهی بالا میاره و ترانه مجبور میشه که برخلاف میلش کارایی بکنه که اصلا ازش خوشش نمیاد در این بین سر راهش یه پسر مغرور و خودخواه قرار میگیره که دست تقدیر این دوتارو همش روبه روی هم قرار میده تا اینکه یه روز اتفاقی می افته که هیچکس منتظرش نیست اما…
قسمتی از متن رمان پولتو به رخم نکش
دستمو محکم روی بازوش فشار دادمو اشکامو با عصبانیت پس زدم وقتی دیدم چه طوری داره نفس
نفس میزنه و خون ازش میره وحشت کرده بودم به خاطر همین با دست آزادم محکم چند تا کوبیدم به صورتش نباید بخوابی لعنتی…چشماتو وا کن میدونستم جایه سیلی هام روی گونش میمونه وقتی حالش خوب شد انتقام این سیلی هارو ازم میگرفت اما چی کار کنم تنها راه چاره ای بود که داشتم از شدت درد ناله دیگه ای کرد که باعث شد….
هرلحظه بیشتر از قبل از ترس بدنم بلرزه… آروم باش بیتا…نگران نباش….بیتا به سختی نفس می کشید بازوشو محکم تر فشار دادم تا خون کمتر ی ازش بره با چشما ی اشکیم به اطراف نگاه کردم حتی پرنده هم پر نمی زد چه برسه به آدم خب چیه؟نکنه انتظار دار ی الان اینجا ترافیک باشه؟احمق ساعت سه نصفه شبه….گوشه خیابون روی زمی ن نشسته بودم بیتارو گوشه دیوار گذاشته بودمو بازوش محکم توی دستام بود سعی می کردم بیدار نگهش دارم اما احساس میکردم کم کم سیلی هامم کارساز نیست از شدت دویدنای زیادی که کرده بودیم هنوز داشتم نفس نفس می زدم اما بیتارو نمیدونم
از درد نفس نفس میزد یا از فراری که کرده بود موبایل لعنتیمو جا گذاشته بودم حتی کیفمم جا مونده بود پولای نازنینمو بگو ای خدا آخه این چه مصیبتی بود که سرمون اومد؟حالا من جواب خونواده اینو چی بدم؟ بیتا محکم چنگ زد به بازوم به سختی دستمو دورش انداختمو با هر عذابی که بود از روی زمین بلندش کردم عینه خرس بود نگاه چه قدر سنگینه آخه مگه داریم آدم به این لاغر ی اینقدر سنگین باشه دووم ب یار بیتا…سعی کن راه بی ایی بیتا از درد صورتش توهم رفت دستشو محکم روی بازوی خون یش فشار داد درحالی که هواشو داشتم…