دانلود رمان چادرت را می بویم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: moon_shine
تعداد صفحات: 338
خلاصه رمان: سجاد یه پسر ساده و معتقده . یه پسر معمولی که تو گشت ارشاده واز نظر خودش هدف والایی داره … نجات زمین از فساد … ماجرا از جایی شروع میشه که با رضوانه فراهانی آشنا میشه … رضوانه ای که با تمام زن های خیابونی و دخترهای آنچنانی فرق داره . رضوانه نه تنها هفت قلم آرایش نداره ، نه تنها مانتوی کوتاه و ساپورت به تن نداره ، بلکه محجبه است و چادری … سجاد و رضوانه هر دو مسلمانن ، هر دو آدمهای خوبی هستن ولی دیدگاهشون زمین تا آسمون متفاوته . یکی بیش از حد مقید و بسته است و دیگری بیش از حد روشن فکر….
قسمتی از متن رمان چادرت را می بویم
همه چیز از یک شب گرم تابستونی شروع شد…از یه شب گرم و دم کرده که ما بچه ها اومده بودیم پارک ترنج… همه چیز خوب بود…من و چهارتا از دختر های فامیل یه گوشه ی دنج بالای تپه مصنوعی پارک درحال تفریح بودیم و از مشکلات دنیا فارغ البته این جریان تا قبل از ظاهر شدن سجاد صفاری و دارودسته اش بود. با همون چفیه های روی گردن…با همون نگاه مثلا زیر افتاده…با همون دست کشیدن ها روی محاسبن…
سرکله اشون پیدا شد و پارک رو بهم ریختن… جای پرتی نشسته بودیم تا همگی راحت باشیم…پنج تا دختر بودیم که میخواستیم خوش بگذرونیم …بدون دغدغه…بدون وجود پدر مادر ها با باید و نباید هاشون…