دانلود رمان کائوکا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: رویا قاسمی
تعداد صفحات: 1436
خلاصه رمان: جهان پلیس مغرور و نفوذ ناپذیر صهبا دخترِ زبون درازی که جهان و قهرمان خودش میدونه و….دوتا خل و چل ردی
قسمتی از متن رمان کائوکا
عمه ثریا لیوان رو از روی سفره برمیداره . این مینام با این طرز حرف زدنش . و با تأسف سر تکون میده . روزی دو ساعتم مادرش نمی تونه براش وقت بذاره !؟ واقعاً با عمه ثریا موافق بودم . یه لحظه کوتاه با جهان چشم تو چشم میشم و به سرعت چشم هام رو ازش می گیرم . چیزیتون که نشد ؟ والا دلم نمی خواد این دختر برام نگران بشه . -با اجازه تون ، نه ! واقعاً ناخواسته این جمله رو گفتم و نگاه خیره ؟ عمه ثریا به من من میندازتم که … فکر کنم که … که مامان منم نتونسته که …
که روزی دو دو ساعت برام وقت بذاره ! و با متأسف ترین حالت ممکن ، به نسیم نگاه می کنم . اخم های درهم جهان من روارند میکنه . خب خداروشکر با دست های خودم نه تنها باعث میشم ، از قهرمانم بودن کناره گیری کنه ، که باعث شدم فکر کنه ، خیلی بچهم . اما واقعاً دست خودم نبود ، من به این دختر همه چی تمومی که برای خودش یه پا قهرمانه ، حسودیم شده ! اختیار آدم حسودم دست خودش نیست ، من واقعا از ته ته دلم میخوام که برم و تو اون سه وجب فاصله ای که بینشون هست بشینم و چشم هام رو برای اون دختر درشت کنم و بگم که وقتی با قهرمانم حرف میزنی…
چشمهاتو بنداز پایین من و مینا برای درست کردن ناهار داوطلب شدیم . البته راهی جز داوطلب شدن نداشتیم ، نسیم خانوم که از کنار جهان جم نمی خورد ، عمه ثریام که نمیشد فرستاد تو آشپزخونه . این شد که فقط من و مینا موندیم . البته مینا کاملاً نمایشی تو آشپزخونه داشت و من نگون بخت بالای اجاق وایساده بودم به آشپزی . حضور نسیم و داداشش خیلی ساله که با پسرا آشنان . عمه ثریام خیلی دوستشون داره . راستش عمه خیلی اصرار داره که جهان با نسیم ازدواج کنه .