دانلود رمان کوچه دلگشا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: آزیتا خیری
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: مهتاب در روزگار نوجوانی و پیش از کنکور خام حرفهای پسر دانشجوی همسایه میشود. سالهای دهه هفتاد است و گشت کمیته آن دو را با هم دیده و دستگیر میکند. پسر همسایه بازداشت میشود اما در مقابل تعجب و ناباوری مهتاب، از ازدواج با او سرباز میزند و برای رهایی از مخمصه بازداشت و در آستانه اخراج از دانشکده پزشکی به ناچار تن به ازدواج دیگری میدهد.
قسمتی از متن رمان کوچه دلگشا
مهتاب با دلی شکسته جهت تحصیل در رشته شیمی دانشگاه مشهد عازم سفری طولانی میشود که در نهایت این سفر با مرگ ماه مامانی، مادربزرگش به انتها می رسد. او بعد از سالها در کسوت معلم به تهران باز میگردد و آتش زیر خاکستر مانده آن عشق نافرجام شعلهور میشود.
نگاهم میخ دست های زن دایی ست که تند تند آرد را هم می زند. ماه مامانی با خنده نگاهم می کند. چشمکش را دوست دارم. وسط آن شلوغی صدایش را خوب می شنوم: «آرد تیره شده. این جوری می گن خیراتشون بو سوخته می ده.» آه می کشم. ماه مامانی اخم می کند. نگاهم را از دست های زن دایی می گیرم. خاله عطیه مقابلم به مخده تکیه داده. چشم هایش قد نخود شده از فرط گریه.