دانلود رمان گریز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، سیاسی، انتقامی
نویسنده رمان: منا امین سرشت
تعداد صفحات: 170
خلاصه رمان: تابان دختر یکی از مسئولین سرشناس کشور است؛ که در یک شرکت ساختمانی مشغول فعالیت است و با رئیس شرکت رابطه‌ی عاشقانه‌ای دارد. درست زمانی که تابان از شرکت برای انجام مأموریتی عازم سفر می‌شود، فردی از گذشته‌ی تلخش سر راهش سبز می‌شود و او را …
قسمتی از متن رمان گریز
در را با کلید باز کرد و بیرون رفت. صدای قفل شدن دوباره ی در ، سر خوردم و روی زمین ته مانده ی توانم را از بین برد. از روی تخت نشستم. زانوهایم را در دست گرفتم و سرم را به آن ها تکیه دادم. نمیتوانستم حدس بزنم که در سرش چه می گذرد. هر کلمه ای که به زبان می آورد ترس مرا از خودش بیشتر میکرد و تصویری که مدت ها از او در ذهن م ثبت کرده بودم را ذره ذره جایگزین این فرازی میکرد که چند دقیقه ای را با من در اتاق گذرانده بود.
دو سال حبس ماندن در زندان از او آدم دیگر ی ساخته بود. یک روانی که برای فرار، از آسیب زدن به خودش هم نمی ترسید. کاش حداقل اجازه می داد الناز و سمیرا را ببینم. من مسبب هر بلایی که سرشان ممکن بود بیاید، بودم. اگر اتفاقی برایشان می افتاد، هیچ وقت خودم را نمیبخشیدم. از شدت استیصال و ناتوانی اشک هایم سرازیر شدند و ناچار زیر گریه زدم. چه خوش باور بودم که فکر می کردم یک مهر طالق ساده میتواند من را از او جدا کند و زندگی تازه ای را آغاز کنم.
نگاهم به جواب آزمایشی که در دست داشتم خشک شده بود.
فکرش را هم نمی کردم فراز، وسط آن ملاقات خصوصی پر دلهره، بخواهد به چنین حماقتی دست بزند. به اصرار خودش درخواست ملاقات خصوصی داده بودم و حالا که نتیجه اش را می دیدم میفهمیدم چه در سرش بوده. از اینکه من را در جریان تصمیمش نگذاشته بود، حسابی کفری بودم. دستم را به پیشانی ام کشیدم و روی صندلی آزمایشگاه وا رفتم. اگر بابا می فهمید، چه اتفاقی می افتاد؟ فراز قرار بود ده سال از من دور باشد.
