دانلود رمان یک قدم تا تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: زهرا غنی آبادی
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: درشبی سرد میان خیابانی تاریک پا به ماشینم گذاشت ، دل سنگ من میان موی بافته اش گیر کرد،حالا تمام فکر و خیال حسام بارگاهی پسر پر جذبه و مغرور خاندان بارگاهی شده زنی متاهل و ضربه خورده،آیا میشود پا روی خط قرمزها گذاشت؟؟
حسامِ بارگاهی، بازرگان و رئیس یک شرکت تجاری، مردی موفق جذاب و قدرتمند، دلباخته‌ی ریحانه میشود زنی چادری و مذهبی!!!
قسمتی از متن رمان یک قدم تا تو
لبخند مهربانش عمق گرفت و چند لحظه فقط به نگاه شرمگین و متزلزلم خیره شد و دوباره دست دور بهار انداختش و جلوی خودش کشیدش یکی از آشنا‌های من یه شرکت داره،که تو قسمت بایگانی دنبال نیرو هست، اونجا کسی من و تو رو نمی‌شناسه‌دوباره به اعتبار شما جایی استخدام بشم! ایرادی داره؟ ایراد که نه،ولی نمی خوام این میانجی گری دوباره براتون دردسربشه نگاه پر مهرش روی چشمانم نشست.
چرا فکر میکنی،کمک به تو که عزیزترینمی برام ایجاد دردسر میکنه؟ حرف هایش کنار لحنش روح آسیب دیده‌ام را نوازش میکردن،لحنم نرم تر شدچون یه بار این اتفاق افتاد،دوست ندارم نگاه آدم ها شمارم اذیت کنه
نگاه آدم‌ها منو اذیت نمیکنه،یکی از اخلاق های گندم که همیشه بابتش شکرگزار بودم همین بوده… انگشتانش را نرم روی سر بهار کشید من خودمو درگیر آدم‌ها و نگاهاشون نمی کنم،خودم مهمتر از تصورات غلط بقیه‌ام!
بهش غبطه خوردم،ای کاش من هم می توانستم اینطوری باشم،اما انگار رقم خوردن اتفاقات تلخ زندگی‌ام در شهرستان کوچکمان و حرف هایی که همیشه از همسایه‌ها و زن عمویم در مورد خودم و طاهر می‌شنیدم باعث نهادینه شدن این احساس شده بود،این عذابی را که بهم تحمیل میشد ریشه‌اش از آن زمان بود! حسرت در صدایم موج زد خوش به حالتون لبخندش پر محبت و لحنش شاکر شد.
