باغ استور | مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ نصب اپلیکیشن

دانلود رمان دایاق به قلم یامور_م با لینک مستقیم

دانلود رمان دایاق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه 
نویسنده رمان: یامور_م
تعداد صفحات: 1957

رمان دایاق

خلاصه رمان: با بوی دود سیگاری که تو بینیم میپیچه سرمو آروم میچرخونم و نگاهش میکنم…خبری از اون ارسلان همیشه منظم و شیک پوش نیست اون مردی که باحالی به هم ریخته و لباسای چروکی که تو تنشه و معلومه هر چی دم دستش بوده پوشیده و اومده هیچ شباهتی به دامادی که مامان بین فامیل و آشنا پزشو میداد نداره…چنگی بین موهای آشفته‌ خرمایی رنگش میزنه سرشو بالا میگیره تا نگاهم کنه که باهم چشم تو چشم میشیم …

قسمتی از متن رمان دایاق 

شهره:حالا تو چرا دپرسی؟ مگه همینو نمیخواستی؟ بابا دوبارہ ہوکی به سیگارش زد…راضی بنظر می رسید یعنی چشماش که ستاره بارون بود ولی استرس داشت که کاراش درست پیش نره. بهرام نمیدونم… اصلا حال خودمو نمیفهمم
دوباره نگاهم کرد. حتی نظرمو هم نمیپرسیدن و دوست داشتن منو قالب کسی کنن که فقط یکبار دیده بودمش…پس چرا به زندگی من فکر نمیکردن؟… من باید با اون آدم زندگی میکردم یا نه چرا تفاوتهای بین مارو نمی دیدن؟ به راستی که من شده بودم گوشت قربونی…

همین آینده منتظر نوید و اشکان هم بود…..نویدی که قهر کرد و رفت تو اتاقش و اشکانی که بیخیال داشت با گوشیش بازی میکرد. بیل کوچیک و قرمز رنگو تو خاک فرو بردم. عباس آقا تا عید دیگه برف نمیباره….لبخند آرومی زدم… ندیده میدونستم نوک بینیم از سرما قرمز شده بود. آماندا ولی من شرط میبندم تا عید حداقل دوبار برف سنگین می بارد. عباس آقا نجی کرد و سری به افسوس برام تکون داد… مرد میانسال و زحمت کشی بود که سرایدار عمارت حساب
میشد…

نصیحت گونه به حرف اومد…عباس آقا شما جوونای امروزی سر همه چی فرت و فرت عصبانی میشید. بعد از مدتها با ذوق خندیدم پیشونیم میخارید دست گلیمو سمت پیشونیم بردم و روش کشیدم. حوریه راس میگفت پالتو و شال مشکیم گلی شده بود… کنارشون بودن باعث شده بود دردایی که داشتمو فراموش کنم مخصوصا آخر هفته رو….. حوریه وقتی دید حریفم نیست و همچنان کنار عباس آقا هستم بعد کمی غر زدن به جون من و عباس آقا رفت….بعد از چند دقیقه انگار عباس آقا خسته شد.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
با بوی دود سیگاری که تو بینیم میپیچه سرمو آروم میچرخونم و نگاهش میکنم…خبری از اون ارسلان همیشه منظم و شیک پوش نیست اون مردی که باحالی به هم ریخته و لباسای چروکی که تو تنشه و معلومه هر چی دم دستش بوده پوشیده و اومده هیچ شباهتی به دامادی که مامان بین فامیل و آشنا پزشو میداد نداره…چنگی بین موهای آشفته‌ خرمایی رنگش میزنه سرشو بالا میگیره تا نگاهم کنه که باهم چشم تو چشم میشیم …
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: دایاق
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: یامور_م
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 1957
  • منبع تایپ: باغ استور
خرید کتاب
27,600 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • برچسب ها:
  • 196 روز پيش
  • admin
  • 619 بازدید
  • 27,600 تومان
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور | مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ نصب اپلیکیشن " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.