دانلود رمان هیچوقت دروغ نگو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: جنایی، معمایی، روانشناسی، هیجانی
نویسنده رمان: فریدا مک فادن
تعداد صفحات: 331
خلاصه رمان: زن و شوهری به نام پاتریشیا و ایتن که در ششمین ماه ازدواج خود هستند، به دنبال خانه رؤیاهای خود و به پیشنهاد مشاور املاکشان، راهی جاده شده‌اند. در جاده برف سنگنی می‌بارد و سیگنال مکان یاب آن ها از کار افتاده است. تریشیا اصرار دارد برگردند و قید بازدید از خانه را بزنند، اما ایتن تا کارش را به انجام نرساند، دست‌بردار نیست. بالاخره خانه را پیدا می‌کنند…
قسمتی از متن رمان هیچوقت دروغ نگو
داخل اتاق کاملاً تاریک است ولی احساس میکنم اتاق کوچکی باشد، حدوداً اندازه اتاق لباس طبقه بالاست با چشمان نیمه باز به فضای تاریک نگاه می کنم و سعی میکنم چشمانم را با تاریکی وفق دهم. قدم دیگری جلو میروم و چیزی به صورتم میخورد ابتدا خیال میکنم تار عنکبوت باشد، ولی بعد متوجه میشوم یک بند است چند لحظه ای کورمال کورمال دنبالش میگردم. سپس انگشتم با بند تماس پیدا میکند. بند را میکشم و صدای کلیک دیگری میشنوم و یک لامپ اتاق را روشن میکند.
وقتی به داخل اتاق نگاه میکنم نور چشمانم را می زند. اندازه اتاق را درست حدس زده بودم حدوداً اندازه یک اتاق لباس است. بخشی از وجودم میترسد که یک جنازه اینجا پیدا کنم، ولی نه اتاق پر از کتابخانه هایی است که در هر گوشه و کناری چیده شده اند ولی داخل قفسه های این کتابخانه ها کتاب نیست. پر از نوار کاست هستند. احتمالاً؛ خدای من حتی نمیتوانم حدس بزنم؛ هزاران نوار کاست اینجاست. تک تکشان به یک شکل برچسب خورده اند.
حروف اول نام و نام خانوادگی چند شماره و یک تاریخ تاریخ هایشان تقریباً به ده سال پیش برمی گردد و حرف اول نام ها با هم متفاوت است. ردیف مقابلم با حروف پی ال برچسب خورده است. حرف اول نام و نام خانوادگی…بیمار اصلی که در آناتومی وحشت، کتاب پرفروش دکتر هیل به آن پرداخته شده است هم همین است. یعنی همان بیمار است؟ این نوارها جلسات خصوصی پی ال هستند؟ یک نوار دیگر هم هست که برچسب متفاوتی دارد. انتهای ردیف قرار دارد و فقط یک اسم با حروف بزرگ رویش نوشته شده لوگ، این اسم حافظه ام را قلقلک میدهد.
