دانلود رمان حاج آقا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: ممنوعه، صحنه دار، آنلاین
نویسنده رمان: شادی قربانی
تعداد صفحات: 1094
خلاصه رمان: این رمان در مورد دختری به اسم تینا است که آرزوشه بره آمریکا.اما پدرش شرط میزاره براش به شرط اینکه همه ی درسای دانشگاهشو پاس کنه میزاره میره اما تو دانشگاه یکی از استاداش به اسم امیرعلی باهاش میوفته رو لج و..
قسمتی از متن رمان حاج آقا
شیطون اومده پایین توی راه هیچ حرفی نزد با اخم زیاد و لحن عصبانی ازم پرسید: خونتون کدوم قبرستونه؟با دادن آدرس خونه سرشو تکون داد جلوی خونه که رسیدیم پیاده شدم بدون تشکر و خدافظی خواستم برم جلو خونه که در ماشینو باز کرد و از ماشین پیاده شد و مچ دستمو گرفت.
هوی سوار خر و یابو و شتر نبودی منم راننده شخصیت نبودم تشکر یادت رفت پوزخندی بهش زدم و خواستم جوابشو بدم….
که پیش دستی کرد و با شدت بیشتری دستمو فشرد از درد صورتم جمع شد. باشه باشه دستمو ول کن مرسى ممنون
پوزخندی زد و دستمو ول کرد با درد و اعصابی داغون رفتم توی خونه فقط دعا دعا میکردم نرجس جون پایین نباشه تا این حال و قیافمو ببینه که خدا انگار برای اولین بار صدامو شنید و دعامو برآورده کرد. رفتم توی اتاق و در اتاقو قفل کردم با همون لباسا رفتن زیر دوش آب گرم وایسادم و از ته دل واسه این حال زارم و بخت بدم زار زدم بعد از حدود نیم ساعت…
که تقریبا آروم شده بودم و چشمای اشکیم خشک شده بود لباسامو از تنم درآوردمو دوش بی حوصله ای گرفتم که البته به شستن سرم اکتفا کردم شب برای شامم بیرون نرفتم و وقتی نرجس جون صدام زد جوابشو ندادم که فکر کنه خوابم نرجس جونم که انگار به بابا گفته بود دیگه بابا هم سراغم نیومد. صبح که از خواب بلند شدم رفتم بیرون واسه صبحونه چشمام حسابی باد کرده بود.
