دانلود رمان فردا به وقت تو نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: یاسمن راد
تعداد صفحات: 7159
خلاصه رمان: با آشنایی اتفاقی آسمان پارسیان، دخترِ خانواده ای سرشناس با برندهی ناشناسِ یک مسابقه رالی غیرقانونی، گذشتهای پرماجرا روی لحظه به لحظهی زمان حال سایه میاندازد! پیوست: رمان در دو زمان روایت خواهد شد. زمانِ حال با راوی سوم شخص و گذشته از دیدِ شخصِ اول خاطرات، یعنی دختری به اسمِ نورا که با آسمان هم بی نسبت نیست! یک شب قبل از عروسی حسام پارسیان معشوقهاش به جای همسرش مورد دست درازی سه ناشناس قرار میگیره، معشوقهای که با عروس فردا شب بی نسبت نیست!
قسمتی از متن رمان فردا به وقت تو
پارسا به طرف آسمان برگشت و دو دست مشت شده اش را به دو طرف میز میخ کرد؛ خشونت میان کلامش لرز به جان آسمان انداخت. چرا من از هر طرف سر این کثافت رو می گیرم تهش به بابات ختم میشه؟ درماندگی تنها حسی بود که در گردی صورت آسمان به چشم می خورد. صدایش انگار عاریه بود و قرضی. منظورت چیه؟ پارسا قامتش را دوباره صاف کرد. منظورم اینه چرا یکی از اون سه مرد باید بشه دست راست و معاون جدید شعبه ی مرکزی هتل پارسیان؟
خسروی داره پول چی رو از بابات میگیره؟ پول بدبخت کردن مادر من رو؟ انگار آسمان را در یک استخر پر از یخ انداختند. از جا پرید و دستش را روی دهانش گذاشت تا جلوی فریاد و بغضی که در حنجره اش جمع شده بودند را بگیرد. حتی تب
دستان پارسا روی مهره های کمرش هم نتوانست دمای بدنش را بالا ببرد. آسمان برای جلوگیری از سقوط احتمالی که نه، سقوط قطعی اش به عضلات بازوی پارسا چنگ زد و نالید
جانان خواهرته ؟
سرخی چشمان پارسا آنقدر پررنگ شد که آسمان نگاهش را گرفت… نگاه کردن به این چشمان سرخ و فک به هم قفل شده کار آسمان نبود. کلمات پارسا انگار روی خط مواجی از هیایو شناور بودند. خواهر؟! پوزخند پر تمسخری تحویل آسمان داد. خواهر و برادر من کسیه که نورا به دنیا آورده باشه نه کسی که دنباله ی شناسنامش هم نام حیوونی باشه که با…