دانلود رمان سودای عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: پری خوشگله
تعداد صفحات: ۱۲۷
خلاصه رمان: داستان درباره ی دختری به اسم سپیدست که تا حدودی شیطونه و یک دوست صمیمی به اسم سحر داره… از قضا یه روز مامانش بهش اطلاع میده که آرش (پسرعمه سپیده)از خارج میخواد برگرده… آرش پدر و مادرشو از بچگی از دست داده و مادر پدر سپیده سرپرستیشو قبول کردند… با ورود آرش به زندگی سپیده جریاناتی اتفاق می افتد که….
قسمتی از متن رمان سودای عشق
با صدای زنگ ساعت ازخواب بیدار شدم.ساعت 10 صبح رو نشون می داد.مثل فنر از جا پریدم.خوبیش این بود که امروز جمعه بود و کاری نداشتم.دست و صورتمو شستم و موهامو جلوی آینه مرتب کردم و رفتم توی آشپزخونه.مامان پشتش به من بود و داشت ناهار درست می کرد.وسوسه شدم که یکم اذیتش کنم. یواش یواش از پشت سر بهش نزدیک شدم و شروع کردم به قلقلک دادنش.
اخه مامانم فوق العاده قلقلکی بود.بیچاره از زور خنده ی زیاد اشک از چشماش می اومد و صورتش قرمز شده بود. یه دفعه دست از کارش کشید و برگشت سمت عقب.خم شد و دمپایی اش رو از پاش در آورد. من هم فرار رو بر قرار ترجیح دادم و به سرعت باد از آشپزخونه اومدم بیرون.مامانم هم با عصبانیت دنبالم می دویید و برام خط ونشون می کشید.
یه خرده که دنبالم کرد خسته شد و روی یکی از مبل ها نشست.من هم از فرصت استفاده کردم و دوباره رفتم توی اتاقم. موبایلم رو از روی میز برداشتم و دیدم که ده تا تماس ناموفق و یه پیام از دوستم سحر اومده. نوشته بود:سلام .کجایی؟ گوشیت رو چرا جواب نمی دی.دارم کم کم نگران می شم.شماره ی سحر و گرفتم.بعد از اولین بوق بلافاصله جواب داد: بترکی سپیده .چرا گوشیتو جواب نمی دی؟شاید باهات کار واجب داشته باشم.