دانلود رمان توبه گرگ مرگ است نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مهدیه_mhk
تعداد صفحات: ۱۲۳
خلاصه رمان: نمیدونم تا حالا شده تو زندگیت به بن بست بخوری به چیزی که میخوای نرسی برای همسرت یه سربار باشی تو رو اضافی بدونه ازت بدش بیاد…
اینه زندگی من پیش بقیه خوشیم اما تو تنهایم زندگیم جهنمه… پایان خوش
قسمتی از متن رمان توبه گرگ مرگ است
گفتم مبارک مامانش باشه اما گیسو جون من اصال تو مد ازدواج نیستم چه پسرعموت چه هر کسی…گیسو گفت کلک نکنه عاشقی ……. تااین حرف رو زد قیافه ای تو ذهنم اومد سعی کردم افکارم رو پس بزنم گفتم نه معلومه نه… من فعال فکر درسمم گیسو گفت این حرفا که نازه دخترونه است….تو اجازه بده باهات حرفاش رو
بزنه بعد جواب بده ….باور کن فکرمیکنه من راضی نیستم و بهت نمیگم کچلم کرده …
تا خواستم جواب بدم تیرداد سر رسید …وهمینطور که باحوله اب موهاش رو میگرفت گفت کی خانم خوشگلم رو کچل کرده گوشش رو ببرم …گیسو گفت توکچلم کردی بس که گفتم بعد از دوش پای خیست رو تو دمپایی های روفرشی نکن مگه به حرفم گوش میدی ….تیرداد گفت بی خیال گیسو نهار چی داریم؟؟؟ اصلا حواسم به حرفای تیرداد نبود تو فکر بودم از نهارم چیزی نفهمیدم چی خوردم بس که فکرم مشغول بود چی کار می کردم…..
بعد از نهار هرچی تیرداد گفت بیشتر بمونم قبول نکردم و درس رو بهونه کردم و زدم بیرون … گیسو یواشکی جوری که تیرداد نفهمه گفت باهاش یه جا قرار میزارم بهت خبر میدم جون من نه نیار…سری تکون دادم و رفتم… به هوای ازاد احتیاج داشتم …تا خونه فکر کردم به خودم به زندگیم به خواستگارام که همه رو رد میکردم …چه طور میگفتم من عاشقم عاشق اوید ….. اوید پسرعمه ام بود تنها بچه ی عمه فاطمه ام …عمه فاطمه وعمو مصطفی بعد چند سال وکلی نذر ونیاز صاحب بچه شده بودند