دانلود رمان پرفسور نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، پلیسی
نویسنده رمان: میترا قلی پور
تعداد صفحات: ۲۴۵
خلاصه رمان: همه چی از یه اتفاق ساده شروع شد وارد گروهی شدم که هیچ ربطی بهم نداشت… موندگار شدم و عاشق شدم… عاشق همون مردی که اسمش رعشه به جون همه مینداخت عاشق پروفسور… رئیس مافیا ……..پایان خوش
قسمتی از متن رمان پرفسور
گوشی رو روی قفسه ی سینه ی بیمار گذاشتم و به صدای منظم قلبش گوش دادم. نگاھم ھمزمان به پرونده ش بود….:خانم دکتر،حالش چطوره -: ھمه چی خوبھ، خدارو شکر وضعیت بحرانی رو پشت سر گذاشتھ. بھ زودی بھ ھوش میاد. … : خدا خیرتون بده. ھمش رو مدیون شماییم. لبخندی بھ نشونھ احترام زدم و از اتاق اومدم بیرون. می خواستم برم طرف پاویون کھ صدای جیغ و داد متوقفم کرد.
-: چی شده؟ پرستار: وای خانم دکتر بیاین کمک. یھ مدرسھ آتیش گرفتھ؛ کلی مصدوم آوردن. با عجلھ دوییدم طرف اورژانس،مثل این کھ روز پر مشغلھ ای در پیش داشتم! *** در رو آروم باز کردم و رفتم تو. آرین باز مثل ھمیشھ رو مبل خوابیده بود. آخھ مگھ تا اتاق چقدر راھھ؟ این پسره آدم بھ شو نیست! لباسام رو عوض کردم و رفتم تو آشپزخونھ، خستھ تر از اونی بودم کھ بخوام یھ شام مفصل درست کنم.
یه لبخند خبیثانه زدم و رفتم سراغ تخم مرغ ھا. نیمرو رو با مایتابھ گذاشتم رو میز که دستم خورد به لیوان آب و کلش رو پرونده ی آرین خالی شد. جیغ خفیفی کشیدم و تند پرونده رو برداشتم و دونه دونه کاغذ ھای داخلش رو رو زمین پھن کردم. آرین: می کشمت آیدا.
با لب و لوچه آویزون نگاھش کردم.