دانلود رمان گره نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: فاطیما_ح
تعداد صفحات: ۳۸۹
خلاصه رمان: ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺼﻪ ﯼ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﺎ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﯼ ﻗﻮﯼ ﻭﻣﺘﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﻪ ﻭ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﻧﻈﺮﺵ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﯾﮑﯿﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﯿﻪ، ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺟﺬﺍﺑﯿﻪ ﺑﺎ
ﺍﺧﻼﻕ ﻗﻮﯼ ﻭ ﺫﺍﺕ ﻣﺴﺘﻘﻞ . ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻗﺼﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺳﺎﻝ
ﺁﺧﺮ ﺩﺭﺳﺶ ﺭﻭ ﺗﻮ ﻣﻘﻄﻊ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻭﻧﻪ ﮐﻪ
ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺁﺭﻭﻣﺶ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﻫﯿﺠﺎﻥ میکنه…….
قسمتی از متن رمان گره
طبق معمول سرمای بدی وجودمو دربرگرفت. همین که سرکوچه رسیدم نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم به
خودم مسلط بشم، چند قدم بیشتر برنداشته بودم که صدای چندش آور همیشگی رو شنیدم ، خدایا ،دوباره اون غرش لعنتی. باهرقدمی که برمیداشتم حس میکردم قلبم بلندتر میکوبه ، نمیشد بیخیالی هم طی کرد ، به هرجهت کار یه روز و دو روز نبود که ، یکماهی میشد این مسخره بازی راه افتاده بود.با این وجود سعی کردم خونسرد باشم…
به خصوص که ماکت عزیزتر ازجونم روبعد از دو ماه ونیم سرهم کرده بودم ، باید به خاطر حفظ اونم که شده بود عزمم رو جزم میکردم تا اتفاقی نیفته. عاشق کوچمون بودم، با وجود خلوتیش ، فوق العاده سرسبز و پر درخت بود . صدای جیک جیک پرنده ها و قارقارگاه وبیگاه کالغها نشاط قشنگی رو توآدم به وجود میآورد. اما این مخاطره ی غیر طبیعی چند وقته ، کل این زیبایی ها برام زهرمارکرده بود. هر چی به خونه نزدیکتر میشدم اون صدای لعنتی هم بلندتر میومد…
بالاخره به پیچ مد نظر رسیدم و صدای پارس بدی که بلند شد بود ، بهم نزدیکتر شد و من هم که تمام قول و قرارام رو فراموش کرده بودم ،دو تاپا داشتم ،دوتای دیگه هم قرض کردم وبنای دویدن گذاشتم. منتها اینها به کنار ، صدای چندش آوری که میومد ، حرفای صاحب اون سگ لعنتی بود که با پوزخند و تمسخر می گفت: نمو دنبال چیزای با اهمیت باش! همونطورکه با اون نموی لعنتی گرگم به هوا بازی میکردم توی دلم گفتم: چه غلطا ، نمو! آخه به تو ازاین قرطی بازیا میاد؟!!نزدیک در خونه بودم ومیدونستم قالده ی سگ لعنتی دیگه به اونجا نمیرسه.