دانلود رمان منفی چهار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، طنز
نویسنده رمان: مرجان فریدی
تعداد صفحات: 458
خلاصه رمان: این قصه فقط قصه من نیست… ما چهار نفریم…چهار تا منفی. هیچ احساس مثبتی بینمون وجود نداره و تا حدودی از هم متنفریم. اما منفی در منفی؟ بیاید از اولش شروع کنیم…از اول اول…چهار شخصیت….غرق دنیای خودشون…غرق اهداف خودشون…متنفر از هم… چهار تا شخصیت متفاوت دو خواهر نا تنی از قضا خبر نگار که باید برای برگشت به شغل مورد علاقشون تلاش کنن…
قسمتی از متن رمان منفی چهار
مسیرش رو کمی کج کرد داشت می دویید سمت آردا. قهقهه زدم: دنبال توئه. چشماش گرد شد داشتم میخندیدم که با دیدن نگاه ریز شده اون یکی نگهبان که بیسیم به دست به سمتم میومد و همونی بود که موقع بالا رفتن دیده بودمش زهرم آب شد. آردا چرخید و با سرعت به سمت در دویید. منم هول شده چرخیدم و دوییدم صدای سوتزدن و بلند شدن آژیر رو که شنیدم کامل قالب تهی کردم.
با سرعت به دختر مقابلم تنه زدم و فوری از روی میله مقابلم پریدم و در شیشه ای که باز شد خودمو به بیرون شوت کردم. نفس نفس زنون چرخیدم. با استرس همون سمت که آردا میرفت دوییدم. شتاید ماشتینی، موتوری چیزی داشتته باشته. آویزونش بشتم منم فراری بده. هردو نگهبان با سرعت دنبالمون میدوییدن. خودمو به آردا رسوندم درحالی که نفس نفس میزد داد زد: دنبال من نیا.
منم همونطور که با استرس دنباله ی کت جینشو میکشیدم داد زدم: خفه شو من گیر بیفتم تو رو هم لو میدم. عصبی دستمو گرفت و کشید. چند تا کارتون کنار یه کامیون رو هم قرارداشتن باسرعت با دست کارتونا رو روی زمین ریخت تا کمی نگهبانارو معطل کنه. سرعت دوییدنم بهش نمیرسید. مثل آدامس داشتم کش میومدم. دستمو گرفته بود و دنبال خودش میکشوندم. همچنان دنبالمون بودن.