دانلود رمان بازگردانده شده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، فانتزی
نویسنده رمان: جیمن ایو
تعداد صفحات: 1512
خلاصه رمان: اونها همشون مرتکب یه اشتباه بزرگ شدن. اشتباهی که باید بخاطرش تاوان سنگینی پس بدن! در طی ده سال گذشته، با من مثل یه قربانی رفتار شد. یه قربانی برای گرگینههای گروهم… یه قربانی برای جفت واقعیم؛ کسی که به بی رحمانهترین شکل ممکن منو از خودش طرد کرد. و یه قربانی برای سایهی وحشی؛ کسی که برای رسیدن به اهدافش، از من سواستفاده کرد. یا شاید… واقعا سایه با من همچین کاری کرده؟ سایه… مردی که پر از راز و معماست و هرگز حاضر نمیشه افکار و نقشههاش رو فاش کنه… اما من از یه چیز مطمئنم!
قسمتی از متن رمان بازگردانده شده
هوا هنوز تمیز بود و… طعم تند خوشایندی رو روی زبونم حس میکردم؛ البته خیلی ضعیف بود. خیلی زود تعداد گل ها کم و در نهایت به صفر رسیدن و ما با یه مسیر که انگار با قیر سیاه پوشیده شده بود؛ روبه رو شدیم. همونطور که با رسوب سیاه رنگی که به بوت هام چسبیده بودن، کلنجار میرفتم تا از شرشون راحت شم، قیافه درهمی به خودم گرفتم و گفتم تمام قلمرو توافقی همین شکلیه؟ من کشیده هم
سایه با فک چفت شده و ابروهای در هم کشیده، همونطور درهم که به زمین خیره شده بود گفت: این سنگلاخیه که از یه جریان گدازه ای به جا مونده؛ اما… وقتی من اینجا بودم این سنگلاخها فقط اطراف شکاف عمیق آتشفشانی ایجاد میشد. من هیچوقت ندیده بودم که این مسیرهای سیاه سنگی تا این حد گسترده و فراگیر شده باشن زیر لب زمزمه کردم: از وقتی که سایه از سرزمینش طرد شد و برای مدت
های طولانی از اینجا دور ،موند مطمئنا دیگه اطلاعی نداره که تو این چند هزار سال چه اتفافاتی تو سرزمین سایه رخ داده….ما باید به کمک همدیگه از تمام رازها و اتفاقاتی که تو نبود سایه به این سرزمین تحمیل شده سر در بیاریم سر در بیاریم. تماشای این مسیر بی انتها و تاریک که شبیه برهوت بی آب و علف بود برام کسل کننده شده بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم طور دیگه ای خودم رو سرگرم کنم.