دانلود رمان استاد مغرور من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: صحنه دار، ممنوعه، آنلاین
نویسنده رمان: ترنم
تعداد صفحات: 672
خلاصه رمان: داستان عاشقی بین استاد مغرور و دانشجوی خودش. دانشجویی که با استاد خودش گذشته ای داره و حالا بعد از چند سال توی دانشگاه دوباره سر راه هم قرار می گیرن…
قسمتی از متن رمان استاد مغرور من
حتی نیم نگاهی هم به من ننداخت… به سمت به میز دیگه رفتم و چشم به سحری دوختم که داشت زیر گلوی مهرداد پچ پچ میکرد . داشتم از حسادت میترکیدم… همون موقع به گارسون با سینی به سمتم اومد. از رنگ سرخ توی لیوان فهمیدم توش نوشیدنیه اما میخواستم فراموش کنم برای همین لیوان و برداشتم. همون لحظه نگاه مهرداد به من افتاد. خیره به چشماش محتوای اون لیوان رو یک سره خوردم…
وجودم سوخت…
مهرداد اخم کرد میدونستم هر لحظه می خواد بیاد سمتم و دعوام کنه اما جلوی خودش و گرفت و با اخم نگاهشو به سمت سحر چرخوند . رو به گارسون به لیوان دیگه در خواست دادم… لیوانم و که پر کرد دوباره یک سره همه رو خوردم و هنوز گارسون نرفته بود برای بار سوم لیوان رو پر کردم . دیگه حس میکردم دنیا دور سرم میچرخه …. به سردرد وحشتناک و در عین حال به خوشی که دوست داشتم بپرم وسط و برقصم . توی همین اوضاع نمیدونم یزدان از کجا پیداش شد…
کنارم نشست و بی توجه به حالم با عصبانیت گفت : اون عوضی راست میگه صیغه اش شدی؟ بدون اینکه درکی از حرفش داشته باشم خودم و بهش نزدیک کردم گفتم : وای یزدان پاشو برو….عصبانی تر گفت: ترانه منو آتیش زدی حالا میگی پاشو برو ؟ دارم ازت سوال میپرسم تو واقعا صیغه ی اون یارو شدی ؟؟ تا اینو گفت چنان زدم زیر خنده که اشک از چشمم سرازیر شد. کشیده گفتم : اره… صیغه اش شدم میدونی چرا ؟ چون مجبور بودم. نگران نباش اون منو نمیخواد منم اونو نمیخوام…