دانلود رمان خانم جذاب نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: یسنا یاسر
تعداد صفحات: 2015
خلاصه رمان: همتا دختر ساده ای که با مردی به نام حسام که دارای مشکل روانی است ازدواج میکند اما شب اول عروسیشون اتفاقی میوفته که…
قسمتی از متن رمان دختر جذاب
اردلان همینطورکه دستشو برای پسته های توی سینی دراز میکرد؛ شونه ای بالا انداخت و عادی گفت! نمیدونم…حسام با آرامش سر جاش نشست و با لبخند پهنی بهم نگاه کرد. چقدر چندشم میشد ازش، چینی به دماغم دادم و رو ازش گرفتم. از جفتشون بیزار بودم .اردلان یه لقمه بزرگ کره و عسل و گردو برام گرفت و گفت:بخور رنگ به رو نداری! بی تعارف از دستش گرفتم و گاز زدم….
وضعیتش خوبه اردلان؟؟ باهاش تماس گرفتی از دیشب؟ آره تا صبح چند بار باهاش تماس گرفتم حالا میزاری کوفت کنم یا بشینم برات تعریف کنم؟ فکرمیکردم بهش بربخوره؛ ولی لبخندش بزرگ تر هم شد و گفت: خب منو صدا میزدی منم باهاش حرف بزنم! اردلان عصبی لقمه اشو روی میز پرت کرد و من از ترس شونه هام لرزید! بس کن حسام؛ گفتم بخوای دائم مزاحمم بشی؛ نیستم….!! نمیخوام!من که دیشب رفتم سر جای خودم…
انگار کاسه صبر اردلان پرشده بود؛ چشم غره ای به حسام رفت و با ضرب از روی صندلی بلند شد! هرچقدر هم حسام صداش زد که بمونه گوش نکرد و از پله ها بالا رفت…ولش کن عسلم، همیشه گند اخلاقه؛ در عوض خیلی خوبه؛ من بهش اعتماد دارم! نگاه پر از نفرتمو به چشم هاش انداختم و بعد از خوردن صبحونه دو دل به پله ها نگاه کردم.