دانلود رمان قلمرو رز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، مافیایی
نویسنده رمان: حدیث افشارمهر
تعداد صفحات: 1409
خلاصه رمان: قلمرو رز، قلمرو تاریکی قلمرویی که من درون اون گیر کردم. مرد بی احساس و بی رحمی که توی دنیای تاریک خودش غرقه. و من، لیلی رز! دختر یتیمی که به اشتباه سوار پرواز وی آی پی شدم که اون مافیا رزرو کرده بود. و چی میشه اگه شاهد قتلی باشم، که نباید باشم؟ حالا من اسیر و گریبان یه مافیایی شدم که کل کشور از اون میترسن و میخوان ترورش کنن.
قسمتی از متن رمان قلمرو رز
آرکا که حوصله ی کل کل و بچه بازی های کامیار را نداشت خم شد و دست های لیلی را با چاقوی جیبی کوچکی باز کرد.
لیلی با دیدن انعکاس تصویر خودش در چاقوی براق وحشت زده تر از سابق شد فاصله ی آرکا و لیلی به اندازه ی چهار وجب بود آرکا آرام سرش را بالا برد و رخ به رخ لیلی شد. نفس های لیلی از ترس و اضطراب به شماره افتاده بود آرکا که برداشت دیگری کرده بود پوزخندی زد و در دل گفت
جنس این دخترا رو خوب می شناسم.
از این رو بدون هیچ رحمی محکم چسب را از دهن لیلی کند جیغش به هوا رفت و تند تند دستش را روی پوست صورتش کشید. آرکا سر جای خود برگشت و سیگار مشکی خود را به آتش کشید. لیلی که مثلا میخواست دستشویی برود راهش را کج کرد و به سمت مخالف شروع به دویدن کرد. با آن کفش های پاشنه بلند بدو بد و خودش را به در کابین رساند آرکا و کامیار نیم نگاهی به حرکات عجیب احمقانه ی لیلی انداختند اما توجهی نکردند.
لیلی با وحشت خودش را درون کابین انداخت و به محض دیدن خلبان تند تند و بدون تنفس شروع به صحبت کرد
خلبان دو تا مرد توی هواپیمان که اون دو تای دیگه رو به طرز وحشیانه ای کشتن حالا هم من رو گروگان گرفتن….
