دانلود رمان معلق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: عطیه خلیلی
تعداد صفحات: 195
خلاصه رمان: رها، که تک فرزند یک خانواده محسوب میشود، برای استقلال مالی نزد پسر عمویش (نیما) کار میکند، اما نیما او را درگیر بازی خطرناکی میکند، رها که گرفتار پلیس شده، با کمک پدرش آزاد میشود، اما پدرش از او میخواهد که با اولین خواستگار ازدواج کند و از منزل او برود و…
قسمتی از متن رمان معلق
آماده کردم گذاشتمشون رو میز نگاه دوباره ای به ساعت کردم بابا تا الان باید میومد، نفس حبس شده رها کردمو با خودم گفتم تو شرایط خیلی سخت تر از این حرفا بابا نیومد بعد فکر میکنی بخاطر یه مسئله ای که حتی باورش نکرد بیاد؛ از بس تو فکر رفته بودم یادم رفته بود چایی دم کنم اشکال نداره حالا چاییو بعدش میخوریم! مشغول چایی دم کردن بودم که با صدای امیر به سمتش برگشتم رها کیک درست کردی؟ من- گفتم خوشحالت کنم به سمتش رفتمو کنارش نشستم، نگاهی بهش کردمو گفتم:
این اعصاب خوردیای چند روز اخیرت باعثش من بودم منم خواستم یه جورایی از دلت در بیارم و این موضوع مسخره ام تموم بشه اینقدر سکوتم اذیتت میکنه…من- اذیتم میکنه… تو هنوز نمی تونی تصور کنی تو این دو روز چیا تو سر من بیشتر از اینا عصبانیم اونم به چند دلیل؛ یکیش اینکه چرا تا نیما اون حرفارو زد من یه جورایی ته دلم خالی شد برای ثانیه ای باور کردم، اینکه چرا تورو نادیده گرفتم ،حتی وقتی بهت گفتم با قاطعیت جواب
منو دادی من بازم شک داشتم الان از تو من کاملا مطمئنم ، باورت دارم بهت اطمینان خاطر دارم ولی با همه اینا همش احساس دودل بودن دارم از همین کلافم وگرنه من نمی خوام باعث اوقات تلخی زندگی خودم باشم، دوستم ندارم یه قضیه دروغین رو ادامه بدم من پس خواهش میکنم بیشتر از این ادامه نده، باعث ناراحتی هم