رمان به گذشته برگردیم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، پلیسی
نویسنده رمان: نازیلا.ع
تعداد صفحات: 2135
خلاصه رمان: رمان راجع به سروان مازیار آرامش و دختری به نام سونیاست. سونیا دختری که بخاطر شیطنتهاش چند بار به دردسر میفته و تو جاهای مختلف دستگیر میشه، هربار هم مأمور رسیدگی به پروندهش مازیاره. از اونجایی که سونیا خانوادهای نداره، آخرین بار که دستگیر میشه، مازیار برای آزادیش شرط میذاره و اون شرط چیزی نیست جز…
قسمتی از متن رمان به گذشته برگردیم
مازیار بعد از تموم شدن کارش و مرتب کردن کاغذهای پخش و پلا شده روی میز کاغذی رو که آدرس سونیا روش نوشته شده بود برداشت و از اداره خارج شد با نگاه دوباره به آدرس از قبل مصمم تر شد تا بفهمه تو این چند سال چه اتفاقی برای شنل قرمزیش افتاده هر چند که براش اهمیتی نداشت خونه زندگی سونیا کجاست، اما از اونجایی که این بار میخواست به صورت جدی برای ازدواج با سونیا پاپیش ،بذاره باید حاج
خانوم رو راضی میکرد. بهتر از هرکسی مادرش رو میشناخت و میدونست خانواده و محل زندگی چقدر براش اهمیت داره
با رسیدن به آخرین ایستگاه سونیا با رخوت و سستی از روی صندلی بلند شد . از اتوبوس پیاده شد و روی نیمکت نشست با خودش فکر کرد از کجا به کجا رسیده پدر و مادرش که تو اون تصادف مرد رویای دانشگاه رفتن هم از سرش پرید. هر چند که وضعیت درس و نمراتش چندان خوب نبود و چنگی به دل نمیزد اما خب میخواست با قبول شدن تو دانشگاه دولتی
و پیدا کردن شغل مناسب به خانوادهش کمک کنه که اون تصادف لعنتی خانواده و انگیزه ای براش باقی نذاشت تنها مشکل خونه ی پدربیش اجاره بودنش بود که با عقب افتادن اجاره ها مجبور به تخلیه ،شد اما حداقل اون خونه امنیت داشت و جایی بین دزد و معتادها نبود! روح قسمتی از پول پیش خونه رو صاحب خونه برای اجاره های عقب افتاده برداشته بود و باقیش هم بدون اینکه سونیا خبر داشته باشه رفته بود تو جیب عموش عمو و زن عموش حتی به وسایل خونه شون هم رحم نکرده بودن و با فروختن اونها هم به قول خودشون کسب سرمایه کرده بودن