دانلود رمان آغوش سرخ نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: کیاندخت 70
تعداد صفحات: 403
خلاصه رمان: مادر آیلار تصمیم میگره با بهراد که وضع مالی خوبی داره ازدواج کنه ولی ایلار مخالف این ازدواجه . بعد از ازدواج آیلار مجبور میشه با اونا زندگی کنه بعد مدتی بهراد هوس آیلار میکنه و شروع به ازار جنسی میکنه و … پایان خوش
قسمتی از متن رمان آغوش سرخ
جلوتر رفت.آیلار به پهلو خوابیده بود و بند نازک لباسش روی شانه ظریفش افتاده بود.شکم صاف و خوش رنگش کاملا” نمایان بود و موهای بلند و به رنگ شبقش روی بالشت سفید پخش شده بود.دهان کوچکش کمی باز بود و مژگان بلندش بر گونه های برجسته اش که همانند آلما بود سایه انداخته بود.نفس بهداد برای لحظه ایی کوتاه از این همه ظرافت و زیبایی گرفت.شانه های ظریف و دست های کوچکش که ملحفه را در چنگش فشرده بود باعث شد جلوتر برود و آرام روی تخت بنشیند.
گردنبند ظریفش باز هم میان اندامهایش افتاده بود و بهداد بی اختیار دستی به پشت گردنش کشید.داغ شده بود!…بهداد بد بود. بدتر شده بود عوضی بود. عوضی تر شده بود. بهشید مجبور بود تمام مدت تو مغازه باشه و مامان هم پیشش بود تا کمک کنه.چند باری به مامان اصرار کردم نره بشینه خونه بهشید از پسش برمیاد! ازش خواستم منو با این دیوانه تنها نذاره….
پرده رو کنار زده بودم و به دانه های برفی که آروم آروم روی زمین مینشست و به سرعت روی آن ذوب میشد نگاه میکردم.اواخر آذر بود و برف هرچند کم و ناچیز اما سخاوتمندانه میبارید.صدای امیرعلی در گوشم پیچید و گوشی را در دستم جابجا کردم… نمی دانستم چه چیزی باید بگویم…حالم قابل وصف نبود…